![]() |
![]() | |
برای هزارمین بار گفت دیگری را دوست دارد برای هزارمین بار گفتم آرزوی خوشبختی ات را دارم برای هزارمین بار گفت بدون او نمی تواند زندگی کند برای هزارمین بار گفتم از خدا می خواهم که او از تو باشد برای هزارمین بار گفت همچو شاهزاده ها است برای هزارمین بار گفتم تو شهبانو اش باشی برای هزارمین بار گفت تو که از من دلخور نیستی ?????????Aren"t You Angry with me برای هزارمین بار گفتم نه......هرگز تا نشکسته باشم دلش ( تویی که قلب مرا شکستی ُ الهی قلبت را کسی نشکند. |
کلمات کلیدی:
![]() | ||
آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است...!
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من است? تنها دقایقی چند دیر کرده است?
گفتم:امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است...!
خندید به سادگیم آینه و گفت: احساس پاک تو را پیر کرده است...!
گفتم: از عشق من چنین سخن مگوی...!
گفت: خوابی روزهاست که دیر کرده است...!
در آینه به خود نگاه می کنم? آه...عشق او عجب مرا پیر کرده است..!
راست گفت آینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است....! |
کلمات کلیدی:
امشب در کوچه های عشق و نیاز پرسه میزنم ،
وروح عاشقم مهمان سفر? روشن مهتاب است،
زمزم? عاشقان بیدار،
پیمان? مستان هشیار،
صدای سرود سبز سپیدار،
ومن به دروازه های ایمان رسیدم،
و از چشم? شیرین شب نوشیدم،
آسمان مرا به یاد آورد،
در آغوش گرفت و بوسید،
و من دستان مهربان خدا را دیدم که ،
" پر از گلهای امید بود"
و نگاهش را خواندم که ،
" سرشار از شادی بود"
مینا30/6/78
کلمات کلیدی:
دو ساعت از نیمه شب گذشته
باید خوابیده باشی.
در شب کهکشان راه شیری با چشمان سیمینش.
شتاب ندارم و با تیلیگرامی در نیمه شب
بیدار و ناراحتت نمی کنم.
آنسان که می گویند اتفاق افتاد:
زورق عشق در روزمرگی شکست.
حساب مان تسویه است. و نیازی به شکنجه، به ملامت و گناهکار دانستن همدیگر نیست
ببین، چه سکوتی بر دنیا فرمان می راند.
شب بر آسمان خراج گذاشته است
و در چنین لحظاتی بر می خیزی و سخن می گویی
به سده ها، به تاریخ و به کاینات.
کلمات کلیدی:










سوگند های قدیمی
کوچ? پیوندهای صمیمی خلوت است،
خان? سوگندهای قدیمی را سکوت و تاریکی به ویرانی کشید،
پنجره ها اشتیاقی برای گشوده شدن ندارند،
وهم تلخ فراموشی ، سای? صبرم را شکست،
کوه ایمانم سست شد و لرزید،
چشم? امیدم سنگ شد و خشکید،
چشمهای بارانی ات چه شد؟
دستهای دریایی ات کجاست؟
ببین که چگونه خون در رگهای من به بن بست میرسد.....
مینا 28/6/78
کلمات کلیدی:
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری .
ملاصدرا می گوید:
خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود
آموخته ام که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
قدر الهی ، امشب که شب قدر است همه قرآن به سر می کنند ، من را توفیق ده که قرآن به دل کنم ! الهی ، امشب از توبههایم توبه کرده ام ! الهی ، امشب فهمیدم اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است ! الهی ، امشب فهمیدم اگر من بنده نیستم تو که مولای من هستی ! الهی ، شکرت که امشب فهمیدم که تا امروز هیچ نفهمیدم و رسیدم به اینکه تا امروز به هیچ نرسیدم ! الهی ، شکرت که دارم کم کم مزه بندگی را می چشم ! الهی ، امشب فهمیدم خوشا به حال آنان که فقط با تو دل خوش کرده اند ! الهی ، تا کنون به نادانی از تو می ترسیدم ، و اینک به دانایی از خودم می ترسم
التماس دعا
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: