برای آدمی زشت است که عملش از دانشش کمتر باشد و کردارش به گفتارش نرسد . [امام علی علیه السلام]
یادداشتها و برداشتها
 
دستها!
نویسنده : داریوش تشکر کمال - ساعت 9:4? ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ???7/7/2
 



لطفا به ادامه مطلب بروید


یک توپ بسکتبال تو دست من تقریباً 19 دلار می ارزه .
یک توپ بسکتبال تو دست مایکل جوردن تقریباً 33 میلیون دلار می ارزه.
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
A basketball in my hands is worth about $19.
A basketball in Michael Jordan"s hands is worth about $33 million. 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
یک توپ بیس بال تو دست من شاید 6 دلار بی ارزه .
یک توپ بیس بال تو دست راجر کلمن 4.75 میلیون دلار می ارزه.
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
A baseball in my hands is worth about $6. 
A baseball in Roger Clemens" hands is worth $4.75 million. 
It depends on whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
یک راکت تنیس تو دست من بدون استفاده است .
یک راکت تنیس تو دست آندره آقاسی میلیونها می ارزه .
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
A tennis racket is useless in my hands. 
A tennis racket in Andre Agassi"s hands is worth millions. 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
یک عصا تو دست من می تونه یه سگ هار رو دور کنه .
یک عصا تو دست موسی دریای بزرگ رو می شکافه .
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
A rod in my hands will keep away an angry dog.. 
A rod in Moses" hands will part the mighty sea. 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
یک تیرکمون تو دست من یک اسباب بازی بچگانه است .
یک تیرکمون تو دست داوود یک اسلحه قدرتمنده .
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
A slingshot in my hands is a kid"s toy. 
A slingshot in David"s hand is a mighty weapon. 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دست من دوتا ساندویچ ماهی میشه .
دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دستای عیسی هزاران نفر رو سیر میکنه .
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
Two fish and 5 loaves of bread in my hands is a couple of fish sandwiches. 
Two fish and 5 loaves of bread in Jesus" hands will feed thousands. 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
همونطور که می بینی، بستگی داره تو دست کی باشه .
پس دلواپسی ها، نگرانی ها، ترس ها، امیدها، رویاها، خانواده ها و نزدیکانت رو به دستان خدا بسپار چون ...
بستگی داره تو دست کی باشه .
 
As you see now , it depends whose hands it"s in.
So put your concerns, your worries, your fears, your hopes, your dreams, your families and your relationships in God"s hands because... 
It depends whose hands it"s in.
------------------------------------------------- 
این پیام تو دستای توست .
باهش چی کار می کنی؟
بستگی داره تو دستای کی باشه !
 
This message is now in YOUR hands.
What will YOU do with it? 

It Depends on WHOSE Hands it"s in! 

Smile Have a Great Day !!!!!
                            لبخند بزن، روز خوبی داشته باشی                           
این مطالب رو دوست عزیر و خیلی خوبم آقای داود اکبری ارسال کرده
چون همونطور که گفته بستگی داره تو دست کی باشه    حالا شما چی کار میکنید؟


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/16:: 2:54 صبح     |     (بدون) نظر
 
ناخن ها درباره سلامت بدن چه میگویند ؟

ناخن ها درباره سلامت بدن چه میگویند ؟

ناخن سالمی که بر روی پوست سالم قرار داشته باشد، ته رنگی زیبا و صورتی دارد...


? گودیهای کوچک
هنگامی که چند تورفتگی یا گودی کوچک بر روی سطح معمولا صاف و صیقلی ناخن به وجود بیاید، میتواند به این معنا باشد که در زیر ناخن اتفاقاتی در جریان است. در اکثر اوقات دلیل بروز این گودیها بیماری داء الصدف یا پسوریازیس است. این بیماری یک حالت التهابی پوست است که به صورت لکه های سرخ فلس مانند بر روی پوست ظاهر میشود و سلولهای پوست ناخن را نیز درگیر میکند.


سطح ناخن به جای رشد نرم و صاف، دارای ظاهری زبر و دندانه دندانه میشود. به محض اینکه این بیماری درمان شده و تحت کنترل قرار گیرد، ناخنها به تدریج به حالت عادی بازمیگردند. (از آنجایی که ناخن در هفته حدود ? میلیمتر رشد میکند، برای از بین رفتن ناخن قدیمی و جایگزین شدن تمام آن با ناخن سالم، یکی دو ماه زمان لازم است.)


? ناخن قاشقی شکل

ناخنهای سالم دارای شکل بخصوصی هستند. آنها در بخش میانی کمی برآمده بوده و به سمت کنار ناخن قوس برمیدارند و نوک ناخن هم کمی به سمت پایین مایل است. پس اگر متوجه شدید که ناخنهای شما در موقعیتی کاملا معکوس قرار گرفته اند، باید متوجه شوید که مشکلی وجود دارد. این حالت که ناخن قاشقی شکل نامیده میشود، نشانه کم خونی همراه با فقر آهن یا iron deficiency anaemia, است. مانند بسیاری از مشکلات سلامتی، بروز مشکل ظاهری، ماهها پس از کمبود شدید آهن در بدن بروز میکند و طبعا پس از برطرف شدن فقر آهن، مدتی طول میکشد تا ناخنها به حالت طبیعی بازگردند.


? پوسته پوسته شدن

ناخن از چندین لایه کراتین (نوعی پروتئین) تشکیل شده است. بهترین حالت زمانی است که این لایه ها برای شکل دادن به یک ناخن یک پارچه و محکم، کاملا به یکدیگر چسبیده باشند. اما زمانی که از ناخنها مراقبت نشود-مثلا مدت زیادی در معرض آب بوده یا در مقابل هوای سرد و خشک باشد- این لایه ها ورقه ورقه میشوند. این حالت نه تنها نشان دهنده عدم رسیدگی کافی به ناخنهاست، بلکه میتوان به این معنی باشد که در رژیم غذایی شما اسید لاینولیک به اندازه کافی وجود ندارد. لاک ناخن به چسبندگی لایه ها کمک کرده و استفاده مکرر از کرمهای مرطوب کننده برای ناخن در طول روز میتواند بسیار مفید باشد. کمبود اسید لاینولیک نیز با مصرف روغنهای نباتی-در غذا و سالاد- برطرف خواهد شد.


? شکنندگی
با توجه به بعضی آمارها میتوان تخمین زد که حدود ??% از زنان از حالتی که به آن سندرم شکنندگی ناخن میگویند رنج میبرند. هرچند از نظر عده ای این نام تنها عنوانی تجملی برای ناخنهایی که به سادگی میشکنند، به شمار میاید، اما دلیل این مشکل عمیقتر از اینهاست. ناخنهای شکننده، ناخنهایی هستند که نمیتوانند رطوبت را در خود نگهدارند، در نتیجه لایه های ناخن به کلی خشک شده و ترک میخورند. از نظر پزشکی ممکن است کم کاری تیروئید موجب خشکی پوست و ناخن شود.


از نظر تغذیه نیز، رژیمی که آهن آن کم باشد نیز میتواند موجب نازکی و شکنندگی ناخن شود که با مصرف سبزیجات برگدار مانند اسفناج، گوشت قرمز و تخم مرغ میتوان از آن جلوگیری کرد. ویتامین ب کمپلکس نیز در بهبود بخشیدن وضعیت ناخنهای شکننده مفید است. البته عادات شما هم نقش مهمی در این میان دارند. متهم اصلی، قرار گرفتن بیش از حد ناخن در معرض آب است. مرطوب کردن مداوم دست و ناخن با آب-در اثر شستن بیش از حد دست، شستن ظروف، البسه و نظافت منزل بدون استفاده از دستکش- میتواند شکنندگی را بدتر کند.


? زردی
ناخن سالمی که بر روی پوست سالم قرار داشته باشد، ته رنگی زیبا و صورتی دارد. اگر چنین نباشد، باید به دلایل آن توجه شود. اگر تمام ناخنها زرد شوند، میتوان آنرا نشانه بیماری ریه یا دیابت دانست. نقاط زرد بر روی ناخن میتوانند به خاطر وجود قارچ یا داء الصدف یاشد. از آنجایی که تمام موارد فوق نیاز به درمان حرفه ای دارند، بهتر است در صورت طولانی شدن چنین حالتی به متخصص پوست مراجعه شود. خانمهایی که معمولا از لاک ناخن بسیار تیره استفاده کرده یا تقریبا همیشه ناخنهایی لاک زده دارند، پس از پاک کردن لاک متوجه زردی اندک ناخن خود خواهند شد، اما در این مورد دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. در این حالت ناخنها از لاک رنگ گرفته اند و با مدتی لاک نزدن به رنگ طبیعی باز میگردند.


? نقاط سفید
نقاط کوچک سفیدی که بر روی ناخنهایی با حالات و رنگ کاملا سالم پدید می آیند، معمولا نشانه مشکلی جدی نیستند. در اکثر اوقات آنها علامت آسیبهای وارد شده به ناخن هستند. اگر پایه ناخن- جایی که سلولهای جدید ناخن تولید میشود- صدمه ببیند، نشانه های این ضربه به صورت نقاط سفیدی بر روی ناخن جدید دیده میشود. اما با توجه به اینکه رشد ناخن بسیار کند است، زمانی که این نشانه بر روی ناخن شما پدید می آید و شما آنرا میبینید، مدتها از زمان ضربه وارده گذشته و شما آنرا فراموش کرده اید.


اما اگر مطمئن هستید که به ناخن شما آسیبی وارد نشده و این نقاط سفید دائما بر روی ناخن شما وجود دارند، ممکن است به مشکلاتی چون اگزما یا داء الصدف دچار بوده یا رژیم غذاییتان کمبود روی-ماده موجود در غلات کامل، مرغ و غذاهای دریایی- داشته باشد.


? تغییر رنگ

دلیل بسیار رایج تغییر رنگ ناگهانی جزئی و ناسالم ناخنها میتواند عفونت قارچی باشد. این مشکل به سادگی در سالنهای زیبایی غیر بهداشتی منتقل میشود و به خصوص در اثر استفاده از وسایل مانیکور استریل نشده به وجود می آید. عفونت قارچی موجب میشود که ناخن از پوست زیر آن فاصله بگیرد. ناخن به تدریج از روی پوست جدا شده و ضخیم میشود که این ضخامت در واقع در اثر تجمع قارچ ایجاد شده است. عفونت باکتریایی موجب میشود که رنگ ناخن اندکی به سبزی متمایل شود. اگر این عفونت به کوتیکل اطراف ناخن هم منتقل شود، این نواحی سرخ و متورم و دردناک میشوند. در صورت بروز چنین مشکلی به پزشک مراجعه کنید تا برایتان آنتی بیوتیک مناسب را تجویز کند.
    
  آفتاب

http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=96063



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/15:: 11:35 عصر     |     (بدون) نظر
 
گفتگوی یک کودک با خدا

گفتگوی یک کودک با خدا

کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید: "می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟" خداوند پاسخ داد: "از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد. " اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه. اینجا در بهشت ، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند. خداوند لبخند زد: " فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود. " کودک ادامه داد: " من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟" خداوند او را نوازش کرد و گفت: "فرشته تو، زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی."

کودک با ناراحتی گفت: " وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟" خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت: "فرشته ات دستهایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی. "کودک سرش را برگرداند و پرسید : " شنیده ام که در زمین انسانهای بدی هم زندگی می کنند . چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ "فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. "کودک با نگرانی ادامه داد: "اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم، ناراحت خواهم بود. "خداوند لبخند زد و گفت: "فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت، گرچه من همواره در کنار تو خواهم بود."

در آن هنگام بهشت آرام بود، اما صداهایی از زمین شنیده می شد. کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند . او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید: "خدایا ! اگر باید همین حالا بروم ، لطفا نام فرشته ام را به من بگویید. "خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد: "نام فرشته ات اهمیتی ندارد. به راحتی می توانی او را مادر صدا کنی . "
از لاورفا


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/15:: 11:30 عصر     |     (بدون) نظر
 
دانستنیها

دانستنیها

آیا میدانید طول عمر مردم سوید و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.
آیا میدانید داغ ترین نقطه زمین در دالول اتیوپی است در این منطقه دمای هوا در سایه 94 درجه است.
آیا میدانید 1 لیتر سرکه درزمستان سنگین تر از تابستان است.
آیا میدانید 60? از ماهواره های جهان نظامی و 40? بقیه غیر نظامی است.
آیا میدانید در هر ثانیه بیش از 5000 بیلیون بیلیون الکترون به صفحه TV برخورد میکند تا تصویر را ایجاد کند.
آیا میدانید شانس شبیه بودن دو اثر انگشت 1 به 64 میلیارد است.
آیا میدانید مغز انسان معادل رایانه ای به اندازه یک شهر بزرگ و ارتفاع 10 متر است و میلیونها بار از ابررایانه های فعلی سریعتر است.
آیا میدانید سریعترین ابر رایانه دنیا دارای سرعت 280 تریلیون و 600 میلیارد عمل در ثانیه است که برای PCها نهایتا 50 میلیارد است.
آیا میدانید اگر امواج ماورای صوت را به قسمت از فضا که در ان گرد و غبار موجود باشد بتابانیم این ذرات با سرعت رسوب میکنند.
آیا میدانید درجه حرارت بالاترین قسمت یک شعله 1540 درجه در حالیکه پایین ترین قسمت ان 300 درجه حرارت دارد.
آیا میدانید یک گالن روغن سوخته، می‌تواند تقریبا 1 میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند.
آیا میدانید حرف E بیشتر از تمام حروف انگلیسی، در کلمات بکار می‌رود در حالیکه حرف Q کمترین کاربرد را دارد.
آیا میدانید خوردن 1 عدد سیب اول صبح، بیشتر از یک فنجان قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی می‌شود.
آیا میدانید قدیمی‌ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به 9000 سال پیش بوده است.
آیا میدانید اسکیمو‌ها هم از یخچال استفاده می‌کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن
آیا میدانید جویدن آدامس هنگام خورد کردن پیاز، مانع از اشک‌ریزی شما می‌شود.
آیا میدانید در 4000 سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/15:: 7:14 عصر     |     (یک) نظر
 
دانستنیها

دانستنیها

آیا میدانید به طور متوسط روزانه، 12 نوزاد به خانواده‌های اشتباه داده می‌شوند.
آیا میدانید هیچکس نمی‌داند چرا صدای اردک‌ها اکو نمی‌شود.
آیا میدانید به دلیل اینکه فلز کمیاب بود، اسکارهایی که در طی جنگ جهانی دوم داده شد، از چوب ساخته شده بود.
آیا میدانید بروسلی خیلی سریع بود، به طوری‌که باید فیلم را واقعا آهسته می‌کردند تا بتوانند‌ حرکاتش‌ را ببینند.
آیا میدانید سس کچاپ در سال 1830 به عنوان یک دارو به فروش می‌رفته است.
آیا میدانید لئو‌ناردو داوینچی 10 سال طول کشید تا لب‌های مونالیزا را نقاشی کند.
آیا میدانید وقتی پاهایت‌ را آرام بالا بیاوری و به پشت بخوابی، در ماسه فرو نمی‌روی.
آیا میدانید پشه‌کش‌ها پشه را نابود نمی‌کنند. آن‌ها حس پشه‌ها را از کار می‌اندازند و پشه‌ها نمی‌توانند بفهمند که تو کجایی.
آیا میدانید Stewardesses طولانی‌ترین کلمه‌ایست که می‌توانید با دست چپ تایپش کنید.
آیا میدانید اکثر افراد در کمتر از 7 دقیقه خوابشان می‌برد!
آیا میدانید یک انسان 8 ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.
آیا میدانید سالی 500 شهاب سنگ به زمین برخورد میکنندایا میدانید خورشید روزی 126,000 میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد.
آیا میدانید کوچکترین زمین فوتبال ساخته شده یک بیست هزارم یک تار مو است(نانو).
آیا میدانید با دویدن می توان مسافر زمان بود و کسری از ثانیه از دیگران بیشتر عمر کرد.
آیا میدانید 80% حرفهایی که در طول روز میزنیم باخودمان است.
آیا میدانید در واشنگتن‌ بیشتر از مردمانش، تلفن وجود دارد.
آیا میدانید 56% افرادی که دست چپ هستند، تایپیستند.
آیا میدانید برای تولید 1 لیتر بنزین 23,5 تن گیاه در گذشته مدفون شده است.
آیا میدانید هر 1 دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض میشود.



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/15:: 7:11 عصر     |     (بدون) نظر
 
از قتلگاه تا ورزشگاه
از قتلگاه تا ورزشگاه
?
امیر فولادی

تنها وزرشگاه شهر در کابل ( غازی استدیوم) در زمان طالبان به محل اعدام، قطع دست و پا و شلاق زدن، تبدیل شده بود. طالبان مهارت های جالبی به کار می گرفتند، وقتی می دیدند مردم برای تماشای یک مسابقه فوتبال جمع شده اند نا گهان با موتر های شان وارد استدیوم می شدند و بازی را تعطیل می کردند. بعد زنی یا مردی را از موتر بیرون می آوردند، یک ملایی جرمش را اعلام می کرد و بعد هم اجرای حکم شریعت محمدی آغاز می شد. این کار تا آنگاه ادامه یافت که مردم دیگر به آنجا نمی رفتند.

هنوز خیلی از مردم شهر کابل اعدام یک زن افغان در این ورزشگاه را به یاد دارند.

پس از سقوط طالبان اولین بار فرهاد دریا آواز خوان معروف افغانی  یک کنسرت شبانه دراین ورزشگاه برگزار کرد. این کنسرت نماد جالبی داشت؛ فانوسی که برفراز یک نردبان بلند آویخته شده بود. در این کنسرت حدود چهل هزار تن شرکت کردند و شامی را به سرور، سرود خواندند و خیلی ها هم گریستند. در بدو ورود خیلی ها به دیگران محلی را نشان می دادند که دوسال پیش از آن خونین ترین نقط?این قتلگاه بود. 

پس از آن اندک اندک ورزشگاه غازی رنگ و رونق یافت، و سالی بعد از آن سونو نگم جوان ترین آواز خوان هندی که در موسیقی مقام استادی دارد برای برگزاری کنسرتی وارد کابل شد.

تکت یا بلیط کنسرت سونونگم  بین ?? تا ??? دلار آمریکایی یعنی برابر حقوق دو ماه یک کارمند عادی دولت نیز فروش رفت. در آن شب نیروهای یاری امنیت ( ایساف) برای تأمین امنیت با نیروهای افغان همکاری می کردند. کمتر کسی بود که تا رسیدن به ورزشگاه  چند مشت و لگد از پلیس به پشت و کمرش نخورده باشد. پلیس کابل برای کنترل جمعیت در مانده بود.

مردم تا ? شب منتظر سونو نگم ماندند. محلی برای خانم ها و خانواده ها اختصاص یافته بود. ابتدا خانم ها همانجا بودند ولی بعد چون کیفیت صدا در آن طرف بد بود همه آنجا را ترک کردند و هر کس یک طرف رفت. این جشن بطور زنده از تلویزیون خصوصی طلوع نیز پخش می شد.

سرانجام موتر های مخصوص وارد ورزشگاه شد و آواز دل نشینی به سرودن آغاز کرد. همه ورزشگاه کف می زد. اما این صدا صدای سونو نگم نبود، بعد از مدتی وقتی مطمئن شدند که خبری از عملیات و انتحار و این چیز ها نیست، سونو نگم  به جایگاه آمد، هرچه مأمور بلند رتبه پلیس بود که در واقع برای تأمین امنیت آمده بودند، رفته بودند روی صحنه و این می رساند که این مردم در سالهای گذشته چقدر تشنگی کشیده اند!

سرانجام ازدحام مقامات در کنار سونو نگم مقاومت جایگاه را که در قسمت غربی ورزشگاه ساخته شده بود درهم شکست وکنسرت در همان شروع برنامه، پایان یافت.

سو نو نگم در مصاحبه ای پیش از ترک کابل گفت وقتی جایگاه فرو ریخت و چند نفر با چابکی تمام مرا برداشتند و در موتر انداختند. فکر می کردم اختطاف ( ربوده ) شدم، پرسیدم کجا می رویم؟ گفتند هتل. اما من باور نمی کردم و تا زمانی که  واقعا به هتل نرسیدیم و برایم توضیح ندادند که چه اتفاق افتاده، واقعا فکر می کردم انفجاری شده یا به هر حال انتحاری.

بعد از آن وحید قاسمی آواز خوان دیگر افغان کنسرتی در این ورزشگاه برگزار کرد. البته پیش از این ها حتی پیش از سونو نگم آوازه شد که ستار خواننده ایرانی می آید و کنسرت می گیرد، این آوازه خیلی گرم شد اما یکی دو روز مانده به روز کنسرت معلوم شد با برگزاری این کنسرت بالاخره از جایی و جاهایی مخالفت شده است.  

و بالاخره امسال هم مسابقات فوتبال در این ورزشگاه راه افتاد. تیم خراسان ایران، صوبه سرحد پاکستان و جوانان تاجیکستان با چند تیم کابل بازی کردند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/14:: 2:56 صبح     |     (2) نظر
 
بیدل از سالاران سخن پارسی است
بیدل از سالاران سخن پارسی است چاپ ارسال به دوست
دکتر میرجلال‌الدین کزازی گفت: ارج و جایگاه بیدل در سخن پارسی ، راست این است که در ایران بدان سان که سخنوری بزرگ چون او را می‌سزد شناخته نشده و نهاده نیامده است.
به گزارش ستاد خبری سومین کنگره بین‌المللی عرس بیدل کزازی افزود: این ناشناختگی و بی‌ارجی بیدل هم بازمی‌گردد به آن چه در تاریخ شعر پارسی آن را دوره بازگشت می‌نامند که اگر بخواهیم واژه‌ای سیاسی را در بازنمود آن به ‌کار ببریم، گونه‌ای کودتای ادبی بوده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از آن زمان که این دوره آغاز شده است پسند ادبی ایرانیان به گونه‌ای بوده است که با شیوه شاعری سخنوری مانند بیدل همساز و هماهنگ شمرده نمی ‌شده است. از این روی بیدل هرگز در ایران آن پایگاه و جایگاهی را که در دیگر کشورهای پارسی زبان یافته ، نداشته است.
او همچنین گفت : در افغانستان یا کشورهای شبه قاره، پاکستان و هندوستان بیدل بسیار فراتر از آن است که تنها سخنوری باشد. در آن کشورها کمابیش به چهره‌ای آیینی دگرگون شده است. اما در ایران تنها چند سالی است که به بیدل می‌اندیشیم و می‌پردازیم چون سایه آن پسند کژ و بی‌راه ادبی اندک اندک از میان رفته است.
کزازی تاکید کرد : ایرانیان ، به ویژه دوستداران سخن پارسی بدان آغاز نهاده‌اند که نغزی‌ها و نازکی‌های سروده‌های سپاهانی یا هندی به‌ویژه آن هنرورزی‌های شگرف را که شعر بیدل را از دیگر سخنوران هم شیوه فراتر می‌برد بشناسند و ارج بنهند.
او در پایان گفت : این آغاز بی‌هیچ گمان از دید من آغازی فرخنده است. می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین فرزندان فرهنگ ایران و سالاران سخن پارسی را به ایران زمین که همواره سرزمین سپند سخن و جایگاه فرهمند فرهنگ بوده است بازگرداند.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/13:: 11:20 عصر     |     (بدون) نظر
 
داستان زیبا و تکان دهنده

داستان زیبا و تکان دهنده

یکی از دوستانم به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"


پل سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این که دیناری بابت آن پرداخت کنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای کاش..."
البته پل کاملاً واقف بود که پسر چه آرزویی می خواهد بکند. او می خواست آرزو کند. که ای کاش او هم یک همچو برادری داشت. اما آنچه که پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
"
ای کاش من هم یک همچو برادری بودم."

پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد و سپس با یک انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"
اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی که از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد که توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی که دو تا پله داره، نگهدارید."

پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر کوچک فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل کرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره کرد :
"
اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نکرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری که همیشه برات شرح می دم، ببینی."

پل در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک می کرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، کنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/13:: 11:17 عصر     |     (یک) نظر
 
پایه ریزی اعتماد به نفس

پایه ریزی اعتماد به نفس

با انجام موفقیت آمیز تکالیف دشوار می توانید پایه ریزی اعتماد به نفس خود را شروع کنید. از تکالیف کوچک شروع کرده وسپس در جهت دستیابی به اهداف اصلی تر کار کنید.

اولین چیزی که باید مشخص کنید این است که چه کاری می خواهید بکنید. سه هدفی را که درعرض یک ماه می خواهید به آنها دست بیابید نام ببرید.

شهردار یک شهر بزرگ شدن هدفی واقع بینانه نیست . رفتن به یک میهمانی وصحبت کردن با دو نفر چنین است . یکی از اهداف خود را انتخاب کنید وآن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید.اول چه کاری باید انجام دهید؟ دوم چه کاری؟ الی آخر. جدولی رسم کنید تا بتوانید پس از اتمام هر قسمت مقابل آن را علامت بزنید. برنامه ای برای دستیابی به اولین بخش هدف خودتان تنظیم کنید. مثلا" اگر می خواهید درکلاس درس صحبت کنید، دقیقاً تصمیم بگیرید که چه خواهید گفت . آن را بنویسید وتمرین کنید. درست پس از آنکه به اولین بخش هدف خود دست یافتید، به خودتان جایزه بدهید: یک کلام مهربانانه ، فنجانی قهوه ، مطالعه کتاب یا روزنامه یا هر فعالیت لذت بخش دیگری که دوست دارید.

سپس به سوی بخش بعدی هدف بروید و به همین ترتیب  ادامه دهید تا به هدف مشخص خودتان دست بیابید.

احساس پیشرفت خود را مزه مزه کنید. با صدای بلند به خودتان بگویید که چه کارخوبی انجام داده اید.

سپس به سراغ هدف بعدی بروید،آن را به قسمت های کوچکتر تقسیم کنید و کار کردن روی آن را شروع کنید. هر آنچه را که مایلید در زندگی انجام دهید می توان به اجزای کوچکتر تقسیم کرده وگام به گام پیش برد.

شاید بخواهید از برخی تمرینات با عنوان " رشد مهارتهای اجتماعی " درجهت دستیابی به هدفتان استفاده کنید.

راه هایی برای رشد مهارتهای اجتماعی

1 -  هر آنچه شما را خوار می سازد، طرد کنید

برای مدت دوهفته رد پای عبارات منفی درباره خودتان را که درذهنتان جاری است دنبال کنید ( آنها را بنویسید). چه چیزی بارها تکرار شده و موجب بروز احساس پایین بودن درشما می گردد؟

نسبت به سخنان منفی در باره خودتان حساسیت داشته باشید. هر بار که سعی می کنید خودتان را خرد کنید، بگویید" ایست". این کار را آنقدر تکرار کنید تا برای همیشه خرد کردن خودتان را متوقف کنید.

جدولی رسم کنید و درآن یادداشت کنید که در طول روز چند بار می توانید مانع از بروز تفکرات منفی در باره خودتان بشوید. خودتان را به خاطر سرکوب کردن آنها را تشویق کنید.

2      

- نیروهای مخالفاز نقاط ضعیف خودتان لیستی تهیه کنید. آنها را در سمت راست کاغذ یادداشت کنید. سپس عبارات مثبت مخالف آنها را در طرف چپ بنویسید مانند مثال زیر:


نقاط  ضعف

        متضاد آنهیچ یک از افرادی که مرا می شناسند دوستم ندارند.        هر کسی که واقعاً مرا می شناسد، دوستم دارد.

خصوصیات جالب توجه معدودی دارم .    خصوصیات جالب توجه زیادی دارم.

عبارات خودتان درستون " متضاد " را بسط دهید، مثالهایی ذکر کنید. از زاویه عبارت نوشته شده در ستون سمت چپ درباره خودتان فکرکنید تا ستون سمت راست پیش بردید.

3      

- به جای لغت کمرویی از عناوین دیگر استفاده کنیدبسیاری اوقات دیده شده است که ما فقط در یک یا دو موقعیت ، کمرو بوده ایم؛ اما با وجود این خودمان را فردی کمرو می پنداریم ومی نامیم.

به جای این که بگویید" من آدم کمرویی هستم "، درباره خودتان با عبارات مشخص تری قضاوت کنید و صحبت نمایید؛ موقعیت های مشخص و واکنش های مشخص را شرح دهید. بگویید: " هنگام صحبت در مقابل گروهی از افراد عصبی می شوم " ، یا " شرکت درمجالس احساس جدا بودن از آن محیط را در من پدید می آورد و باعث می شود احساس ضعیفی در درونم پدید آید" یا " در حضور رئیس شرکت مضطرب می شوم" یا حتی مشخص تر " وقتی حس می کنم کسی مرا برانداز می کند  قلبم شروع به تپیدن می کند ودچار دلشوره می شوم."

یک لیست کامل درباره این واکنش های موقعیتی مشخص تهیه کنید. سپس برنامه ای برای تحت کنترل درآوردن وتغییر دادن این واکنشها تنظیم کنید. مثلا" : اگر وقتی هنگام صحبت با فرد جدیدی دستانتان می لرزند، آنها را در هم فرو کنید، روی پایتان بگذارید، یا اصلا دستتان را در جیب خود بگذارید.

4      

- نشاندن روی صندلی محاکمهلیستی از کلیه افرادی که موجب بروز احساس کمرویی درشما می شوند ، یا شما را طرد می کنند تهیه کنید. سپس دو صندلی بردارید و آنها را مقابل یکدیگر قرار دهید. خودتان روی یک صندلی بنشینید و تصور کنید نفر اول لیست شما روی صندلی مقابل نشسته است.

با آن فرد صحبت کنید، سراوفریاد بکشید، او را به خاطر تمام مشکلات مربوط به کمرویی خودتان سرزنش کنید. آنگاه صندلی ها راجا به جا کنید گویی شما در جای آن فرد نشسته اید و پاسخ می دهید. دوباره به صندلی اول برگردید و توضیح دهید چرا در حضورآن فرد احساس کمرویی می کنید. دوباره صندلی ها را جابه جا کنید و پاسخی را که فکر می کنید آن فرد ارائه خواهد داد، به خود بگویید.

5      

- می دانی کدام خصوصیت تو را می پسندم ؟دوستی که به او اطمینان دارید انتخاب کنید واین فعالیت  را دو نفره انجام دهید . هرکدام ازشما باید لیستی از خصوصیات طرف مقابل را  که واقعا" مورد علاقه اوست بنویسد ( سعی کنید لیستی شامل ده عنوان بنویسد.) سپس به نوبت به یکدیگر بگویید چرا هر عنوان را نوشته اید. با این عبارت شروع کنید: " چیزی که من واقعا" درتو می پسندم این است که ........."

وقتی دوست تان از شما تعریف می کند چه احساسی به شما دست می دهد؟ یاد بگیرید این تعریفها را بپذیرید ( حداقل بگویید" متشکرم" ) ، و خودتان را در احساس مثبتی که تعریف به وجود می آورد غرق کنید.

یاد بگیرید از دوستتان به طور مستقیم تعریف کنید. به طور روزه مره حتی به خاطر چیزهای کوچک و معمولی از افراد دیگر تعریف کنید.

6      - مجموعه ای متشکل از نقاط قوت

هر کدام ازما حداقل یک کار را می توانیم بهتر از هرکس دیگر انجام دهیم. ممکن است این کار پختن یک املت ساده ، نوشتن مقاله ای با فراست تمام ، نقل یک لطیفه ، شنونده خوبی بودن یا خوب برق انداختن کفش باشد. بهترین توانایی شما کدام است؟ آیا کارهای خوب دیگری هم هستند که بتوانید انجام دهید؟

مجموعه ای از روزنامه ها و مجلات را گرد آورید. تمام عناوین ، عکسها ، کاریکاتورها وچیزهای دیگری را که منعکس کننده ی تمام نقاط قوت شما باشد ببرید و کلکسیونی از آنها گرد آورید.

این مجموعه را در جایی که شما و دیگران بتوانید آن را ببینید قراردهید.

7      - عزت نفس – یک الگوی شخصیتی

درباره شخصی که مورد تحسین فراوان شما قرار دارد، بیندیشید. این فرد می تواند یک دوست ، یک خویشاوند، یک قهرمان افسانه ای یا هر چیزدیگری باشد. موقعیت هایی را که ممکن است آن فرد در آنها احساس کمرویی کند  مجسم کنید. آنها چه کار می کنند؟ چه می گویند؟ چگونه می توانید به او کمک کنید؟ نقاط قوت آن فرد کدامند؟

آنها را در زیر بنویسید:

اگر شما تمام این نقاط قوت را داشتید ، چگونه عمل می کردید؟ برخورداری ازآن نقاط  قوت برکمرویی شما چه تأثیری خواهد داشت؟ چشمانتان را ببندید وخودتان را در موقعیت های متعددی که در آنها کمرو نبوده اید، مجسم کنید. چه احساسی به شما دست می دهد؟


 

8- جدول احساس خوب

برای مدت دوهفته دفتر یادداشتی همراه داشته باشید و تمام تجربیات مثبت خود را درخلال آن مدت  یادداشت کنید. این کار را درهفته هایی انجام دهید که مشغول جدول بندی تجربیات مربوط به کمرویی خودتان نباشید.

جدولی روزانه تهیه کنید که این ساعات همراه با احساس خوب بودن را نشان دهد. جدول را مرور کنید و نکات زیر را مشخص کنید:

ابتکار وقوع چند اتفاق در دست دیگران بوده است ؟

مبتکر چند مورد شما بوده اید؟

چند تا ازاین اتفاقات در تنهایی برای شما رخ داده اند؟

چگونه می توانید جدولتان را با احساسات خوب بیشتری پر کنید؟

از این به بعد هر گاه اتفاق مثبتی برای شما رخ می دهد، به همان ترتیب پیش گفته آن را شناسایی کنید و خودتان را در آن غرق سازید و  واقعا" ازآن لذت ببرید.

9-   

یک متخصص باشیددر زمینه ای که می توانید در یک بافت اجتماعی ، در چیزی با دیگران شریک شوید، مهارتی را رشد دهید یا به قدرتی مبدل شوید. حداقل یک خصوصیت داشته باشید که دیگران بتوانند از آن لذت ببرند، منتفع شوند، سرگرم شوند یا مطلبی یاد بگیرند. فراگیری نواختن برخی آلات موسیقی مانند گیتار، سازدهنی ، پیانو یا چیزهای مشابه معمولا" درگردهمایی های اجتماعی مورد استقبال قرار می گیرند. ممکن است نقل یک حکایت یا انجام یک شعبده بازی را یاد بگیرند . درباره رویدادهای جاری یا برخی موضوعات جهانی مهم از اطلاعات کافی برخوردار باشید ؛ بعضی کتابهای خوب را مطالعه کنید و در باره آنها صحبت کنید. هم کتابهای داستانی و هم کتب پر فروش روز.

10-

 خودتان را آرام کنیدزمانی که تنش ، خستگی و افکار غیر قابل جلوگیری و مضطرب کننده ، فکر ما را به خود مشغول می کنند تمرکز کردن بر روی این پیامها ی فردی مثبت ، کار دشواری است.

آرامش کامل کلید گشایش ذهن شما با تمام ظرفیت و رها شدن از فراموشی های ناخواسته است.

برای انجام این تمرین پانزده تا بیست دقیقه وقت مقرر کنید.

مکان ساکتی را که در آنجا کسی مزاحم شما نخواهد شد ، بیابید.

روی یک صندلی راحت بنشینید یا روی کاناپه، روی تخت یا روی زمین دراز بکشید. زیر گردنتان یک بالش بگذارید.

لباسها و زیور آلات تنگ را از خود دور کنید یا آنها را شل کنید. لنز درون چشم را خارج کنید.

قبل از آرامش  کامل ، اول عضلات خود را منقبض کنید. کارهای زیر را یک به یک انجام دهید:

الف) مشت خود را محکم ببندید، محکمتر ... محکمتر ... رها کنید.

ب) عضلات شکم خود را منقبض کنید، سعی کنید آن را به پشتتان بچسبانید، نگاه دارید. رها کنید.

ج) دندانهای خود را روی هم فشار دهید، فک خود را کلید کنید. سفت تر ... سفت تر... رها کنید.

د) پلکهای خود را محکم ببندید. آنها را بیشتر و بیشتر به پایین فشار دهید. رها کنید.

و) نفس خود را فروببرید تا حد ممکن آن را نگاه دارید. رها کنید.

ز) دستها و پاهای خود را به سمت عقب بکشید. محکم تر... محکم تر، رها کنید.

 حال درآن واحد هر هفت مرحله را تکرار کنید .

عضلات را رها کنید واجاره دهید موج نرمی تمام بدن شما را فرا گیرد، همزمان با حرکت این موج آرامش از سر  به سمت پایین و فرورفتن آن د رهر عضله ای ، به نوبت هر قسمت را در آرامش فرو ببرید. مخصوصاً بگذارید اطراف چشمان، پیشانی ، دهان ، گردن و پشت شل شوند. بگذارید موج آرامش تدریجی تمام عضلات شما را در خود حل کند.

چشمانتان را باز کنید. انگشت شست خود را چند سانتیمتر جلوتر از چشمانتان نگاه دارید وتمام توجه خودتان را روی آن متمرکز کنید. دستان شما به آرامی به طرف پایین حرکت خواهند کرد. در همین حین اجازه دهید پلکهای شما سنگین شوند ، تنفستان عمیق ترشود، وتمام بدن شما در آرامشی عمیق فرو رود. چشم ها بسته می شوند. دستانتان پهلوی شما یا روی زانوانتان می افتند.

عمیقا" نفس بکشید، با هر نفس برای خودتان بشمارید: 1... عمیق تر، 2... عمیق تر، 3 ... عمیق تر، تا ده ( عمیقا" آرام شوید).

خود را درآرامترین موقعیت ممکن تصور کنید. آن را ببینید، احساس کنید، بشنوید، بوکنید، لمس کنید. دریک روز گرم تابستان روی یک کلک شناور یا در یک حمام گرم شناورشوید. پس از یک باران صبحگاهی برای قدم زدن به جنگل بروید. هرچه درنتیجه احساس آرامش شما متصور می شود، آن را انجام دهید.

اینک بدن و ذهن شما برای دریافت پیام روز آماده اند. شما باید برای وقایع مهمی که در شرف وقوع هستند با تصور بافتها و مشاهده خودتان به عنوان یک بازیگر کارآمد وصالح برنامه ریزی کنید. شما مضطرب نخواهید بود، عصبی هم نخواهید بود، کمرو نخواهید بود، از آن لذت خواهید برد. برآن مسلط  خواهید شد. اینها پیامهایی هستند که شما برای خودتان ارسال می دارید. با گذشت زمان در می یابید که حتی می توانید در آنچه به خودتان می گویید و در نحوه آماده سازی خودتان برای مقابله با وقایعی که اضطراب را در شما بر می انگیختند، دقیق تر عمل کنید.

از موقعیت خوب ذهنی و آرامش جسمانی لذت ببرید.

قبل از آغاز شمارش معکوس (10،9،8،...،1) برای خارج شدن از حالت آرامش، هشیار باشید که اکنون خود بودن چقدر لذت بخش است وشما چگونه بر روی افکار، احساسات و اعمال  خودتان مسلط می شوید. به خودتان بگویید که این هشیاری و احساسات مثبت پا برجا خواهند بود. ممکن است به خودتان بگویید امشب به خوابی کامل و عمیق فرو خواهم رفت یا برای عمل کردن به تمرینهای مربوط به مهارت های اجتماعی هشیار، سرخوش و آماده خواهم بود.

شما درحال دستیابی به احساس سودمندی و خرسندی فردی بیشتر می باشید. هرچه بیشتر تمرین کنید کامل تر و آسان تر می توانید به نتایج حاصل از آرامش دست بیابید.



hassanzare ::

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/13:: 6:38 صبح     |     (3) نظر
 
آیا فرزند شما همیشه تنها بازی میکند و حاضر نیست با بچههای دیگر ه

آیا فرزند شما همیشه تنها بازی می‌کند و حاضر نیست با بچه‌های دیگر همبازی شودو ...؟


برای آنکه اجتماعی‌تر شود و بتواند بر احساس عدم‌اطمینانش غلبه کند، چه باید کرد؟ نگران نباشید، برای خاتمه دادن به ترس و کمرویی هیچگاه دیر نیست.


از سن 2 سال و نیم به بعد، کودک ترس و کمرویی‌اش را آشکار می‌کند. در مهد کودک، مدرسه و یا پارک‌ها از کودکان دیگر دوری می‌کند. فقط با پدر و مادرش حرف می‌زند و به محض آنکه غریبه‌ای به جمع آنان بپیوندد در حضور او سکوت می‌کند. از شرکت در بازی‌های گروهی اجتناب می‌کند، به فعالیت‌های انفرادی چون کتاب خواندن و بازی‌های کامپیوتری پناه می‌برد و دوستی ندارد. اگر یکی از همکلاسی‌هایش او را به خانه‌اش دعوت کند، در آخرین لحظه تصمیم می‌گیرد نرود. در کلاس، طوری رفتار می‌کند که توجه کسی را به‌خودش جلب نکند. زمانی که از او سؤال شود، رنگش سرخ شده و دست و پایش را گم می‌کند.


وراثت یا سرنوشت؟


«خجالتی بودن» صفتی موروثی نیست؛ حتی اگر والدین کودک کمرو نیز مانند کودکشان خجالتی باشند، این بدان معنا نیست که کودک خجالت را از پدر و مادرش به ارث برده است.


 اما رفتارهای والدین می‌تواند این صفت را در مرحله شکل‌گیری‌اش، تقویت کند. در واقع، کودکان معمولا مایل هستند رفتارهایی را که والدینشان نسبت به دیگران از خود نشان می‌دهند تقلید کنند.


دردی فلج کننده


کمرویی در مورد کودکی که باید با فعالیت و یا گروه جدیدی در اجتماع روبه‌رو شود، امری طبیعی به شمار می‌آید و زمانی مشکل ساز می‌شود که موجب درماندگی و ناتوانی کودک شود تا حدی که او را از فعالیت جسمانی بازدارد. اما کودک شما از چه چیزی می‌ترسد؟در حقیقت، او ازرویارویی با قضاوت دیگران هراس دارد. معمولا این اضطراب و نگرانی با احساس درک نشدن همراه است.


 ترس تمام قدرت و انرژی او را از بین می‌برد و کودک دیگر قادر نخواهد بود برای حل مشکلش به درستی فکر کند. کودک خجالتی اغلب به هنگام صحبت کردن، در تلفظ کلمات دچار مشکل می‌شود و در صورتی‌که اضطراب شدید باشد، بدنش دچار تشنج شده، به او احساس خفگی دست می‌دهد وتب می‌کند.


نقش والدین :


اضطراب و نگرانی والدین، ترس کودک را تشدید می‌کند، به همین دلیل، پدر و مادر باید در برابر کودکی که دچار ترس شده با دقت بیشتری رفتار کنند و به او کمک کنند تا نگرانی و اضطرابش را ابراز کرده و آن‌ را در دلش نگه ندارد. اگر والدین مرتبا کودک را تشویق کنند که به سمت دیگران برود، این عمل ترس کودک را افزایش می‌دهد. کودک با خود می‌گوید:«حتی پدر و مادرم که می‌دانند چقدر از نزدیک شدن به دیگران عذاب می‌کشم، حاضر نیستند مرا درک کنند.» ناگهان احساس می‌کند که از ارزشش کم شده و او را واقعا دوست ندارند و بیش از پیش در خودش فرو می‌رود. چنانچه والدین به کودکشان کمک می‌کنند تا با دیگران تماس برقرار کند، باید محتاط باشند.


فعالیت‌های کمک کننده :


نواختن یک ساز بادی برای کودک خجالتی مناسب و بجاست. از طریق موسیقی، کودک یاد می‌گیرد بر دم و بازدم خود کنترل داشته باشد، در نتیجه این عمل به صحبت کردن او کمک می‌کند. برای آنکه او را وادارید تا بر ترسش غلبه کند، بازی در تئاتر و بر عهده گرفتن نقش جدید، به او کمک چشمگیری می‌کند. ورزش‌های رزمی چون جودو در مورد توانایی‌اش به او اطمینان می‌بخشد. خلاقیت‌های هنری چون نقاشی، مجسمه‌سازی و... این امکان را به کودک می‌دهد تا توسط تصاویر و اشکال، احساسات و ناراحتی‌های درونش را بیرون بریزد. اما نباید به خاطر نگرانی از یک گوشه‌گیری ساده، کودک را زیر بار فعالیت‌های خارج از مدرسه هلاک کرد که همین امر می‌تواند باعث شود کودک در خودش فرو رود.



hassanzare

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 87/8/13:: 5:49 صبح     |     (بدون) نظر
<   <<   61   62   63   64   65   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
حاج آقاشون
به سوی فردا
EMOZIONANTE
اگه باحالی بیاتو
ای لاله ی خوشبو
خورشید تابنده عشق
همفکری
آیینه های ناگهان
(( همیشه با تو ))
حوض سلطون
در انتظار آفتاب
عاشقان
کانون فرهنگی شهدای شهریار
یا امیر المومنین روحی فداک
پرسه زن بیتوته های خیال
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
.:: بوستان نماز ::.
لنگه کفش
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
عشق و شکوفه های زندگی
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
تمیشه
***جزین***
همنشین
به وبلاگ بیداران خوش آمدید
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
لیلای بی مجنون
به سوی آینده
عشق سرخ من
نگاهی به اسم او
ایران
آموزه ـ AMOOZEH.IR
و رها می شوم آخر...؟!!
جلوه
بی نشانه
PARSTIN ... MUSIC
رهایی
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
پارمیدای عاشق
دلبری
نظرمن
هو اللطیف
افســـــــــــونگــــر

جاده های مه آلود
جوان ایرانی
hamidsportcars
پوکه(با شهدا باشیم)
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
جمعه های انتظار
سپیده خانم
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند) HADERBAD SHENASI
بندیر
شقایقهای کالپوش
د نـیـــای جـــوانـی
قلمدون
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
بچه مرشد!
سکوت ابدی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
*تنهایی من*
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خاکستر سرد
شجره طیبه صالحین ،حلقه ریحانه
شوالیه سیاه
خندون
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
ای نام توبهترین سر آغاز
هه هه هه.....
سه ثانیه سکوت
►▌ استان قدس ▌ ◄
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.

مهر بر لب زده
نغمه ی عاشقی
امُل جا مونده
هفت خط
محمد جهانی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
ارتش دلاور
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
فانوسهای خاموش
گروه تک تاز
مقاله،پایان نامه،پرو‍ژه،کتاب الکترونیک،تحقیق،جزوه،نمونه سوال و..
سیب سبز
دانشگاه آزاد الیگودرز
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
پژواک
تخریبچی ...
عاشقانه
geleh.....
بــــــــــــــهــــــــــــار
****شهرستان بجنورد****
وبلاگ آموزش آرایشگری
یک کلمه حرف حساب
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
«حبیبی حسین»
..:.:.سانازیا..:.:.
+
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
دلدارا
پناه خیال
مجله اینترنتی شهر طلائی
جوک بی ادبی
عاطفانه
آقاشیر
امامزاده میر عبداله بزناباد
قرآن
دریـــچـــه
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
من بی تو باز هم منم ...
عشق در کائنات
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
تنهایی
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
بصیرت مطهر
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تنهایی افتاب
نمایندگی دوربین های مداربسته
کوسالان
امام مهدی (عج)
@@@گل گندم@@@
سفیر دوستی
کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است
کلبه عشق
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
کربلا
جوکستان بی تربیتی
کلبهء ابابیل
وبسایت رسمی مهندس امیر مرتضی سعیدی ایلخچی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جـــیرفـــت زیـبا

سارا احمدی
مهندسی عمران آبادانی توسعه
ققنوس...
حزب الله
««« آنچه شما خواسته اید...»»»
ashegh
طاقانک
تک درخت
تراوشات یک ذهن زیبا
سکوت سبز
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
@@@این نیزبگذرد@@@
بادصبا
ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
راز رسیدن به شادی و سلامتی
معارف _ ادبیات
پوست مو زیبایی
تنهای تنها
آخرین صاحب لوا
جاده مه گرفته
دخترانی بـرتر از فــرشته
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
مستانه
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ناز آهو
گیسو کمند
جــــــــــــــــوک نـــــــت
عکس سرا- فقط عکس
عکس های عاشقانه
حقوق دانشگاه پیام نور ایلام
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
آزاد
ارمغان تنهایی
فقط عشقو لانه ها وارید شوند(منامن)
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
علی پیشتاز
تنهاترم
محمدمبین احسانی نیا
یادداشتهای فانوس
دوست یابی و ویژگی های دوست
کد تقلب و ترینر بازی ها
ستاره سهیل
داستان های جذاب و خواندنی
عاشقانه
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
یادداشتهای من
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
*bad boy*
سرزمین رویا
برای اولین بار ...
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
چون میگذرد غمی نیست
بازگشت نیما
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
The best of the best
بوستان گل و دوستان
صفیر چشم انداز ایران
من.تو.خدا
۞ آموزش برنامه نویسی ۞
شبستان
دل شکســــته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
یامهدی
تنها هنر
دل نوشته
صوفی نامه
har an che az del barayad
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
شجره طیّبه

دانلود هر چی بخوایی...
نور
Dark Future
مجله مدیران
S&N 0511
**عاشقانه ها**
پنجره چهارمی ها
AminA
نسیم یاران
تبیان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
اندکی صبر سحر نزدیک است....
ابهر شهر خانه های سفید
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
توشه آخرت
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
جزتو
ترخون
عشق پنهان
@@@باران@@@
شروق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
دریایی از غم
طره آشفتگی
...ترنم...
Deltangi
زیبا ترین وبلاگ
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
کرمان

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
قمه‏زنی سنت یا بدعت؟
سلام
عطش
حضرت فاطمه(س)
♀ ㋡ JusT fOr fuN ㋡ ♀
اواز قطره
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
آرشیو یادداشت‌ها
دینی
گلچینی از جغرافیای طبیعی و تاریخی افغانستان
آثارتأریخی افغانستان
گلچینی از تاریخ جهان و افغانستان
میراث گرانبهای گذ شتگان چراغی است برآیند گان
کابل و ولایات افغاانستان عزیز
زبان شرین پارسی
وازه نامهء هم زبانان
ادبیات و هنر
پرواز خیال
شعر و ادب
اى الهه عشق مادر!
عاشقانه ها
موزیک و اشعار آهنگهای بهترین اوازخوان افغان احمد ظاهر و دیگران
سیاسی
جامعه شناسی -مردم شناسی
دانستنیهای جالب
طب ورزش صحت وسلامتی
مسائل جنسی خانه و خانواده
آموزش زیبایی
روانشناسی
طب سنتی و نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی
غذا موادغذائی و اشامیدنیها
خواص میوه ها و سبزیجات
اخبار
زندگینا مه
داستانهای کوتاه و آموزنده
نجوم فضا وفضانورد ی
کمپیوتر انترنیت و وب نویسی
لطیفه ها اندرز ها و پیامهای کوتاه خواندنی و عالی
طنز
تقویم هجری شمسی اوج درایت فرهنگی ما
سرگرمی ها
معرفی کتاب
تصویر عکس ویدئو فلم
بهترین های خط
جالبترین کارتونها
طالع بیی
یادداشتها
قوانین خواب و رویا وتعبیرخواب
تبریکی و تسلیت
داغ غربت
علمی
تاریخی و اجتماعی
خانهء مشترک ما زمین
اشعار میهنی رزمی و سیاسی
هوا و هوانوردی
آموزش و پرورش
معانی اصطلاحات و تعاریف
دنیای عجاء‏بات