سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندرزها، صیقل جانها و جلای دل هایند . [امام علی علیه السلام]
یادداشتها و برداشتها
 
تکنیکی برای تولید الماس از تکیلا

تکنیکی برای تولید الماس از تکیلا

بطری های تکیلا

تکیلا یکی از صادرات مشهور مکزیک است

دانشمندان مکزیکی می گویند شیوه ای برای تولید الماس مصنوعی از تکیلا، که مشروب محبوب این کشور است، پیدا کرده اند.

این اکتشاف خارق العاده توسط فیزیکدانان "دانشگاه مستقل ملی" مکزیک انجام شده است و می تواند کاربردهای متعدد صنعتی داشته باشد.

با این حال کریستال های الماس که به این ترتیب به دست آمده باشد ریزتر از آن است که بتوان از آن برای ساخت جواهرآلات استفاده کرد.

مکزیک سالانه صدها میلیون لیتر تکیلا تولید می کند و فروش سالانه آن فقط به آمریکا حدود 500 میلیون دلار است.

میگل آپاتیکا سرپرست تیم دانشمندان نحوه انجام آن را برای بی بی سی توضیح داد:

"پیش از هر چیز مایع تکیلا را با استفاده از حرارت زیاد بخار می کنیم. ملکول های گاز سپس به ذرات کوچک تجزیه می شوند. بعد دما را باز هم بالاتر می بریم - یعنی به حدود 800 درجه سانتیگراد می رسانیم."

او افزود: "نتیجه نهایی این است که اتم های کربنی به دست می آوریم که بعد نشست کرده و یک ورقه نازک الماس تشکیل می دهند."

این کریستال های مصنوعی الماس تنها با میکروسکوپ الکترونیکی قابل رؤیت هستنتد.

هرچند نمی توان از آنها برای ساخت جواهرآلات استفاده کرد اما کاربردهای عملی متعددی دارند.

می توان برای ساخت تراشه های کامپیوتری از آنها به جای سیلیکون استفاده کرد. کاربرد دیگر آن این است که می تواند یک ابزار ظریف برش در عمل های پزشکی باشد.

یکی از مزایای ساختن ورقه الماس از تکیلا این است که به نهایت ارزان تمام می شود.

دانشمندان دریافتند که حتی ارزان ترین نوع تکیلا - بطری 3 دلاری آن - نیز برای ساختن الماس کافی است


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/7:: 4:59 صبح     |     () نظر
 
نه مذهبیم و نه ملت بلکه یک دینیم و یک امت
نه مذهبیم و نه ملت بلکه یک دینیم و یک امت
(رستم پیمان)  
   


همه دستان بیا یک دست و دوستان شویم

به فرض عشق امت، امت را قربان شویم

به حق مذهب حق، کدام مذهب شود باطل

به بطلان مذهب باطل، نه ذاهد و نه رهبان شویم

نه این مذهب، نه آن ملت، نه این دفتر نه آن مکتب

بیا یک امت و یک دین و عاشق یزدان شویم

تویی آن شیر مرد که شیران است مریدد

مریدی بشکنیم و شیر شیر پیران شویم

 

دین مبین اسلام  دارای بیشتر از یک میلیارد پیرو از چمع کل جمیعت کم و بیش (6) میلیاردی کره زمین میباشد که خود در داخل خویش به گروه های متعدد انشعاب داده شده که هر شعبه آنرا مذهب میگوید.

تعدد مذاهب در اسلام که هر کدام بدون شک و تردید خویش را اسلام واقعی و سایرین را انحراف شده گان از مسیر حقیقی اسلام میپندارد، بزرگترین عامل نفاق زا در کنار سایر عوامل نفاق پخش دیگر مانند  ملیت گرایی ، استعمار و... محسوب گردیده و باعث شده اند که دین اسلام را که به گفته شریعتی که برمینای یک ستون که همانا توحید باشد ، استوار است ، به شرک اجتماعی کشاند.

تاسیس حکومت در صدر اسلام بر مبنای داشته های دینی و جمع آوری قبایل و اقوام گوناگون از نقاط مختلف جغرافیای زمین در تحت یک چتر بنام امت اسلامی ، آنچنان یک دولت نیرو مند و نیروزا را از نگاه معنوی و مادی در کره زمین تشکیل داد که قادر شد تا بزرگترین امپراطوران آن زمان که خویش را حاکم و مالک بدون قید وشرط کره زمین میدانستند ، سر به نیست نموده و قبایل بدویی را که  لوگوی بدویت را در کنار چپ پیشانی و بالای چشم خویش به نشان افتخار چسپ زده بودند به متمدین ترین توده بشری آن عصر عوض نماید . اما، انشعاب یک دین به چند مذهب که هرکدام بر مبنای برداشت ها و تحلیل های شخصی یک شخص از اسلام پایه گذاری شده، و قسمت کردن یک امت به چند ملت به اساس هویت ها اجتماعی-فرهنگی شان، باعث شد تا یک ایده به چندین ایده و یک تن به ده ها عضو پارچه پارچه شده و اوقات گرانبهای که باید صرف کشاندن ارزش های اسلامی به آن عده جوامع که تا آن زمان از این ارزش ها محروم بودند، میگردید ، صرف کشیدن شمشیر از غلاف مذهب به هدف اثبات حقانیت خویش و بطلانیت سایرین ضایع گردید.

اوراق تاریخ شهادت میدهد که اختلافات میان مذهبی همیشه یک از عوامل بدبختی مسلمان ها بوده و در طول تاریخ  دشمنان دین اسلام، لباس دوستی یکی از مذاهب را در شانه اهداف شوم خویش آویخته ، پیرویان یک مذهب را علیه مذهب دیگر شورانده تا یخن جانب مقابل برای اثبات حقانیت خویش بدرد و خود با استفاده از این یخن گیری ها ، یخن هردو طرف را  گرفته و به چانب شر آباد که که خود ساخته  ، کشان کشان کش نموده و در این محله بد بختی ها پرتاب و خویش در تپه خیرآباد و بالای کرسی قدرت و عقب میز استعمار که مزین به پیک ها  بلورینی لبریز از خون من و تو است ، این یخن کشی ها را تماشا مینماید و هر کدام من و یا تو که علیه اسلام و در صف دشمن،  سینه را برای دفاع از استعمار سپر کرده ایم و برای تحقق اهداف غرب خون یک دیگر را ریختانده و به جام کارتل های نفتی ریختانده ایم، مستفید از امتیازات خواهیم گشت که که اصلا در خواب شب ذفاف خویش هم ندیده ایم و نه خواهیم دید و دیگر القاب متعدد مانند اسلام واقعی ، میانه رو ، متمدن ، روشنفکر و دانشمند یک از پی دیگرش صف کشیده تا ا توفیق کسب افتخار آویخته شدن در گردن من و یا تو که خود را در راه  آستانه آمد آمد کارتل ها نفتی قربانی کرده ایم ، یابد. که بد بختانه خون بیشتز از (60) لبنانی اعم از شعیه و سنی در آستانه ورود اولولامر جهان یعنی آقای جورج واکربوش از طرف دولت دست نشانده غرب با حزب الله در لبنان به بهانه نشان دادن تعهد خویش، ریختانده شد تا اتحاد دولت فواد سنیوره با غرب و اسرایل بیشر از بیش مستحکم شده و هیچ بند بشری در مورد این اتحاد شک ننماید و اگر بخت یاری نماید و شخصی دیگر در راه خدمت به غرب، تو و یا مرا به عقب نه راند و فقط در پیشا پیش همه قدم بلند نمایم ، به عنوان مرد و یا زن سال که هر سال از طرف مجله تایمز آمریکایی از میان اشخاص مشهور جهان انتخاب میگردد، انتخاب خواهیم گردید  و بعدا حتما  جایزه جایزه صلح نوبل را به عنوان برنده میدان در بالای سر بالا خواهیم برد و در آنطرف جبهه که من و یا تو مجهز به داس و کلنگ که وسابل جنگ اعصار گذشته میباشد ، به هدف دفاع از عدالت علیه ظلمت صف کشیده ایم ، پرده تروریزیم ، افراطی ، بنیاد گرا و یا مدافعان این چهره های خشن تاریخ به چهره عدالت ما توسط رسانه های غربی که واقعا مالکان و حاکمان افکار عامه جهان اند ، کش میگردد تا هر آنچه که گویم به بشر و زن توهین کرده ایم و هر آنچه که کرده ایم ، ظلم کرده ایم.

دشمان دین اسلام بر علاوه که خواستند و توانستند اسلام را به چندین مذهب و ملت تقسیم نماید هر ملت و مذهب را به چندین قسمت دیگر تحت عنوان حماس تروریست ، فتح میانه رو ؛ حزب الله شعیه آله دست ایران ، گروه (14) مارچ تحت رهبری سعد حریری پسر رفیق حریری  دوست عرب ، لبنان و بشر، و القاعده ذرقاویی و صدر ایرانی-شعیی و ...، قسمت نموده اند که بدختانه رسانه های اسلامی هم ، طوطی وار، اصطلاحات رسانه های غربی را که هر اصطلاح  مطابق به بک هدف خاص( رسانه های غربی همیشه میگوید که امروز شعیه های صدری به سنی های  عرافی و یا آمریکایی ها حمله کرده اند و هیچ گاه نمیگوید که عراقی ها به امریکایی ها حمله را کرده اند یا همیشه آزادیخواهان حماس را که برای آزادی فلسطینی ها از زیر ارابه تانگ های اسرایل میرزمند، بنام دهشت افکن ها یاد مینماید و حمله سربازان اسرایل به نوار غزه را هم واکنش به مشک پرانی های حماس میگوید در حالیکه واقیعت  و حقیقت عکس آنها اند) استفاده میشود، تفلید نموده  و سفیدی را که (بی بی سی و یا سی سی ان) سیاه میگوید این ها سیاه تیره تر میگویند.

 در حقیقت مسله، همه مذاهب یک دین و همه ملت های اسلامی یک امت اسلام بوده و است و استفاده نام های مذاهب قبل از و یا بعد از اسم پیروان یک مذهب به جر انداختن سنگ نفاق به جامعه اسلامی چیزی دیگری نبوده و نیست.

پس ،با درک واقعی اسلام همه ما و یا من تو نه مذهبیم و ملت بلکه یک دینیم و یک امت.

رستم پیمان

دانشجوی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/7:: 3:49 صبح     |     () نظر
 
اسلام و معمای پیچیده هستی
سیدمحمد خیرخواه 2008-07-15  
   


              اسلام و معمای پیچیده هستی

                                         

                                        سیدمحمد خیرخواه   

 

   انسان از آغاز پیدایش خود با افکار و خیالات گوناگون همراه بوده و سؤالهای مختلف در فکر و ذهنش جلوه گر شده که به اکثر آنها هنوز هم نتوانسته با کمک عقل و تجربه خود جواب قانع کنندة را ارائه کند و او بیشتر شبیه مسافری بوده است که در طول سفر کوتاه و محدود خود بعضاً خود را هم گم کرده و حتی همین مسافرت خویش را نیز از یاد برده و فراموش کرده که او مسافری بیش نیست که در مسیر یک مسافرت کوتاه و محدود و تاریک و پر ماجرا قرار دارد. که این سفر او در حقیقت از بدو پیدایش و انعقاد نطفه او (*) آغاز تا تکمیل و تکوین مراحل دیگر حیاتش (انعقاد نطفه در رحم مادر، تشکیل و تکوین جسم و جان، تولد و رشد دوران طفویت و جوانی، پیری و مرگ همه و همه این مراحل را شامل گردیده و تمام این مراحل زندگی او شامل همین مدت کوتاه سفر او بوده که با یک محاسبه سطحی میتوان دانست که مدت این سفر چقدر کوتاه و محدود است و آیا این سفر کوتاه و پردردسر قابلیت این همه ادعاها و ماجراجوئی های پرطمطراق را دارد؟ که انسان به آن تفاخر کند؟ چه انسان مثلیکه در این سفر کوتاه خود تنها است او در تمام مراحل زندگی خود هم تنها و غریب بوده که همیشه این تنهائی با او همراه است، در بطن مادر، در زمان تولد، در بستر مرگ، در قبر و گورستان، بعد از مرگ در روز آخرت، و حساب، در محشر در روزیکه هر شخصی از برادر مادر پدر، دوست فرزند و همسر خود گریزان بوده و هر کسی گرفتار اعمال خودش بوده و به دیگری نمیرسد (یوم یفرَّ المرء من  اخیه و امه و ابیه و صاحبته و بنیه لکل امرءٍ منهم یومئذ شأنُ یغنیه)(*) این انسان در همه این مراحل تنها بوده مگر همین انسان ضعیف و تنها بعضاً با ادعاهای بزرگ و پرطمطراق که به تعبیر شیخ سعدی علیه الرحمه که چه زیبا حالت او را بیان کرده و فرموده:

از جان بیرون نیامده جانانت آرزوست

زنار نابریده و ایمانت آروزست  

بردرگهی که نوبت ارنی همی زنند    موری نه ای و ملک سلیمانت آرزوست  

فرعون وار لاف اناالحق همی زنی     وانگه قرب موسی عمرانت آرزوست  

انصاف راه خود ز سر صدق داده اند

بر درد نارسیده و درمانت آرزوست

برخوان عنکبوت که بریان مگس بود

شهپر جبرئیل مگس رانت آرزوست

هر روز از برای سک نفس بو سعید

یک کاسه شوربا و دوتا نانت آرزوست

سعدی در این جهان که توئی ذرّه وار باش

گردل بنزد حضرت سلطانت آرزوست

و بتائید گفته سعدی علیه الرحمه مولانای بلخ رحمه الله علیه چه زیبا گفته است:

ای برادر مزرع نا کشته باش           

کاغذ اسپید نابنوشته باش

دفتر صوفی سواد و حرف نیست

جز دل اسپند همچون برف نیست

آسمان شو ابر شو باران ببار 

ناودان بارش کند ناید بکار

جان شو واز راه جان جان را شناس           

یاربینش شو، نه فرزند قیاس    

همین انسان پر ادعا و مغرور با همه ادعاها این چنین اجباراً روزی بنزد پروردگار خود میرود (*) مگر او چه بسا که در بین همین راه مسافرت کوتاه خود نیز بمقصود حقیقی خود نرسیده بلکه به دروغ بعضاً فریاد اناالحق سر داده و باعث رنج و مصیبت به خود و دیگران نیز میگردد ولی انسان وارسته و به تعبیر سعدی «رح» (ذرّه وار) و به تعبیر مولوی «رح» (مزرع ناکشته) آن انسان است که از خود بریده و بخدا رسیده و خود را در مقابل هستی و وجود خالق یکتا هیچ بحساب نیاورده که این موجود وارسته از نظر مولانا بلخ چنین شخصیتی است که در ذیل اورا چنین به معرفی میگیرد:

آدم اسطرلاب اسرارعلو است

وصف آدم مظهر آیات اوست

هرچه دروی می نماید عکس اوست

همچو عکس ماه کاندر آب جوست

چون مراد حکم یزدان غفور

بود در قدمت تجلی و ظهور

بی ز ضدی ضد را نتوان نمود

وان شهی بی مثل را ضد نبود

پس خلیفه ساخت صاحب سینه ای

تا بود شاهینیش را آئینه  

و در جای دیگر باز چنین میگوید:     

روزها فکر من این است و هم شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

بکجا می روم آخر ننمائی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

بهوای سر کویش پروبال بزنم

  

همین انسان ناآرام و بی تاب و توان را چه چیزی میتواند آرامش و سکون روحی و روانی ببخشد؟ بدون شک مرجع که میتواند جواب همة این سؤال های انسان را داده و برای انسان پریشان و مضطرب آرامش روحی و روانی را ارمغان دهد.

اعتقاد انسان بوجود خالق یکتاه و باور و یقین کامل او به وحی الهی بوده که میتواند همه این معمای پیچیده هستی را برایش حل نموده و راز و رمز مرگ و حیات را برای انسان واضح و روشن سازد. و سؤالهای بغرنج و همیشگی انسان را پاسخ  کامل و قانع کننده بدهد و به سؤالهای که از کجا آمده ام؟ و بکجا میروم، چرا آمده ام، هدف از خلقت و پیدایش من چه بوده و به چه هدف آفریده شدم؟ همه این سؤالات را ایمان و اعتقاد راسخ انسان به مبدأهستی و وحی الهی میتواند جواب قناعت بخش ارائه کند. زیرا اگر ایمان و اعتقادی برای انسان وجود نداشته باشد در این حالت، وجود هستی، خلقت کائنات و عالم، ادامه زندگی انسان همه و همه گنگ و بی مفهوم می نماید و هدف از ایجاد و پیدایش عالم هستی، خلقت انسان دوام زندگی بشر در روی کرة زمین محدودیت عمر انسان که روزی انسان تولد شده و تا خواسته باشد بخود آید پیر و فرسوده گردیده و ناگهان مرگ به سراغش می آید و بساط زندگی اورا بر می چیند و این روند بهمین صورت ادامه پیدا میکند دیگران از ما پیشتر آمدند و رفتند.

ما آمدیم تا برویم تا دیگرانی که بعد از ما می آیند آنها هم بهمین طور بیایند و بروند و این روند بهمین صورت ادامه پیدا کند و این تسلسل الی ماشاءالله باقی بماند. اگر نعوذ باالله خدا، آخرت، حساب و کتاب در میان نباشد در این صورت زندگی و حیات بشر بی مفهوم است. یعنی چه؟ هر کس بیاید چندتن جو، و گندم برنج، لوبیا تولید کرده و مصرف نماید و بعداً بساط خود را برچیده و به دیار نیستی و عدم رهسپار گردد؟   

از آن گذشته طوریکه اشاره نمودیم هزاران آواز و اصوات متنوع که از اعماق و جود هر انسانی عاقلی راجع به راز و رمز حیاتش بگوش دل او زمزمه کرده و از او خواهان جواب قانع کننده بوده تا باالوسیله این جواب قانع کننده بتواند قلب و ضمیر پریشان او را آسایش و آرامش بخشیده و اضطرابات روحی و روانی او را مرتفع سازد سوالهای همیشگی شبیه یکدیگر از قبیل اینکه این عالم چیست؟ بشر چه موجودی است؟ چرا بوجود آمده و از کجا آمده و چرا آمده آیا مرگ پایان زندگی است؟ حیات اولی چطور آغاز شده؟ مرگ انسان چیست؟ آیاغیر از این زندگی زندگی دیگری هست؟ و هزاران سؤال دیگر که این سؤال ها و امثال آنها همه از آغاز خلقت و آفرینش انسان تا امروز مطرح بحث بوده و تا آخرین روز حیات بشر و الی الابد نیز مطرح خواهند بود.. جواب این همه سؤال ها را فقط ایمان و اعتقاد انسان بوجود خدای پاک و یقین و باور کامل او به وحی الهی میتواند بخوبی ارائه کند و برای انسان تسکین و آرامش روحی بیافریند و روح و روانش را مطمئن سازد. و گر نه انسان کاملاً در خلاء فکری و جهان نا امیدی و یأس قرار گرفته و راه نجاتی هم برای خودش جستجو و سراغ کرده نمیتواند بلکه او همیشه سرگردان و پریشان خواهد بود. هرچند خود را به این سو و آن سو زده ماننده مرغ سربریده ناآرام و خون چکان نمیداند که چه بوده و چه خواهد شد و چه کرده و چه خواهد کرد. که در حقیقت هدف از بعثت انبیاء الهی از آدم (ع) تا خاتم (ع) همه این بوده که برای همه این سؤالهای بغرنج و پیچیدة انسان جواب اساسی و قانع کنندة را با خود بیاورند تا بشریت مضطرب و پریشان را قناعت دهند و سبب آرامش روح و روان او گردند یقیناً هر نوع جواب دیگری علاوه بر اینکه نمیتواند قناعت بشر را حاصل کند. بلکه باعث اضطراب و تشویش های بیشتری نیز برای او میگردد چه در درون هر سؤال سؤال دیگری نهفته بوده و جواب طلب می باشد. لذا یگانه مرجع که میتواند جواب همه این سؤال ها را بدهد ایمان و اعتقاد کامل انسان به دین برحق و وحی الهی بوده که میتواند جواب همه این سؤالها را بخوبی ارائه کند و انسان را روحاً آرامش بخشد.   

و بمصداق آیه قرآن که فرموده (الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب) آنهائیکه ایمان آوردند و عمل نیک و صالح انجام دادند خوشا بحال شان که عاقبت بخیر خواهند بود.

ادامه دارد. . .

    منابع:

قرآن کریم سورة انسان آیه دوم 

قرآن کریم سورة عبس آیه 37 – 34    

کلیات سعدی

مثنوی مولوی

قرآن کریم سورة انشقاق آیه 6

قرآن کریم – سورة رعد آیه 29 – 28  

سیدمحمد خیرخواه   

sm_kh2003@yahoo.co.uk     


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/7:: 3:40 صبح     |     () نظر
 
زن ستیز
نورالله وثوق 2009-04-11  
   


به ستاره اچکزی  وهمه  زنان درخون تپیده سرزمینم

 
زن ستیز
 ........

 
تشنه خون
مروت را چرا باور نداری
چرا عقلی میان سر نداری
به خون هر چه زن زان تشنهگشتی
که از خود خواهر و مادرنداری
.........................

جشن آتش بس
 
که گفته جشن آتشبس بگیرید
درو غین وعده ها را پس بگیرید
به من از رویش شهبازگفتیدد
نگفتم  این همه کرگس بگیرید
.........................
باغ سرخوزرد
بسی  از سرخ و زرد آمار دادند
حسابی وعده گلزار دادند
سر راه نگاهشان ستادم
به جای گل بدستم خار دادند
......................
از بد بدتر
زهر سو بسته هرجایی دری بود
حیارا نه سر ونه پیکری بود
فغان از دست اینپیکر تراشان
که هر چه دیدم از بد بدتری بود
........................
زن ستیز
مپندار ی شروشوری نداریم
به غیر شعله منشوری نداریم
 
نمی پرسی چرامازن ستیزیم
ازین افزوده تر زوری نداریم
........................

نشانه
جدا از مرد وزن تاچند تاچند
کنی بالابه هرسو -گند تاچند
گرفتی خواهر خود را نشانه
 
به  دشمن این چنین پیوندتاچند
.....................
 
نوید نامردی
نداری غیر نامردی نویدی
زدیاتش به هر جایی رسیدی
بروی زن گشودی شعله زانرو
کزوکمزورتر کس را ندیدی
......................
نورالله وثوق
23/1/1388
wosuq@hotmail.com

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/7:: 1:52 صبح     |     () نظر
 
افغانستان و موزاییکهای ناهمگون قومی
افغانستان و موزاییکهای ناهمگون قومی

قومیت در ساختار سیاسی یک جامعه بسته به اهمیت آن در روابط اجتماعی و نظام طبقاتی و با توجه به گزاره های رایج در فرهنگ، نسبت به قومیت تعریف می شود . در واقع برداشت یک قوم از خودی و غیر خودی مبنای عمل سیاسی نخبگان آن است و این عمل سیاسی ناخودآگاه روابط آن قومیت را با سایر قومیت ها تعریف می کند.

می توان اقوام را به سه دسته تقسیم بندی کرد این تقسیم بندی بر حسب روابط اقوام با یکدیگر است و هیچ گونه آگاهی از درونه آن بدست نمی دهد

1-     اقوام منحصر : قوم منحصر قومی است با مرزهای بسته و بدون تعامل ، رویکرد این گونه اقوام نسبت به مسائل معمولا پاک کردن صورت مساله است به این نحو که سعی می کند همه چیز را نفی کند و از نفی آنها به اثبا ت خود برسد .معمولا این اقوام در یک موقعیت سرزمینی مشترک قوم غالب بوده اند و همین امر به خودی خود نوعی انحصار گری در عمل را به دنبال می آورد.این گونه اقوام استعداد بالایی برای درگیری دارند و معمولا یک طرف تمام منازعات قومی را تشکیل میدهند

2-     اقوام متعامل : اقوامی با دیدی فراقومی و عملی قومی این گونه از اقوام مرزهایی بسته دارد اما به طور دائم با اطراف خود در برخورد است مدام دست به تشکیل ائتلافات و گروهبندی ها می زند و سعی دارد خود را در یک محیط چند گانه، مستقل اما جمع گرا نشان دهد این گونه از اقوام بیشترین برخورد را با اقوام منحصر دارند

3-     اقوام باز : مرزهای این گونه از اقوام بر روی دیگران باز است در دید این اقوام خودی کسی است که با آنها به در گیری مستقیم نپردازد این اقوام به راحتی در واحدهای بزرگتر حل و جذب می شوند و در ساختارهای چند قومی انعطاف پذیر ترین گروه هستند

ذکر این نکته لازم است که یک قوم در موقعیتهایی متنفاوت می توانند هرکدام از الگوهای بالا باشد . مثلا یک قوم باز در برخورد با یک قوم منحصر به راحتی تبدیل به یک قوم متعامل و یا منحصر می شود.اما رابطه قومیت در چهارچوب ملت تعریف می شود و تقسیم بندی فوق تنها با ملیت مشترک اقوام قابل توجیه است وگرنه اگر اشتراک ملی موجود نباشد اصولا رابطه ای تعریف نمی شود.

  به طور خلاصه برداشت یک قوم از مفاهیم ذیل خط سیر برخوردهایش با سایر اقوام را مشخص می کند.

1-     ملت : در فرهنگ سیاسی یک قوم منحصر ملت عبارت است از تمام افرادی که به نحوی متعلق به آن قوم خاص باشند .و سایر افراد اگر چه با مشخصات سرزمینی یکسان و حتی مذهب و زبان مشترک صرفا بیگانگانی نزدیک هستند که جبر محیط آنها را وادار به تعامل و رابطه کرده است . این رابطه می تواند یک رابطه برابر و یا بالاتر باشد که نوع آن بسته به قدرت و توان طرف مقابل تعریف می شود و به راحتی می تواند تغییر کند و به نحوی دیگر برقرار شود . اما قوم متعامل ملت را مجموعه ای از تمام اقوام تعریف می کند. مجموعه هایی با مزربندیهای مشخص شبیه به دولتهای ائتلافی این نوع از اقوام قائل به سرنوشت مشترک هستند و همین امر آنها را وادار به تساهل می کند .اما اقوام باز ملت را یک واحد تعریف می کنند واحدی که یک جزء است و آن خود ملت است

2-     حکومت : قوم منحصر حکومت را حق قانونی و طیبعی خود می داند و هر گونه تلاش برای رسیدن به آن را جهادی مقدس برای وصول به حق محسوب میکند . اما قوم متعامل صرفا قائل به اشتراک سیاسی است و رسیدن به حکومت را معلول شرایط سیاسی به حساب می آورد نه یک حق طیبعی اما معتقد به سهم بندی است . در حالی که قوم باز حکومت را نتیجه اوضاع سیاسی می داند و بس

عوامل دخیل درروابط اقوام

 

بردارهای قومیت ذاتا واگراست و این واگرایی نتیجه طیبعی هویت قومی است. یک قوم ناچار برای هویت بخشیدن به خود مرزهایی را تعریف می کند که در آن دیگران بیگانه هستند . نتیجتا برای دستیابی به وحدت ملی باید اقوام را کم رنگ کرد و از نقش آنها در بازی های سیاسی کاست عواملی که می تواند با عث همگرایی بیشتر اقوام شود و یا بر عکس این واگرایی را تشدید کند به طور عمده به شرح ذیل است

1-     اقتصاد: اقتصاد در روابط اقوام نقشی دو طرفه دارد بسته به نوع مناسبات اقتصادی در تولید،عرضه و  تراکم می تواند واگرایی بردارهای قومی را بیشتر یا کمتر کند درمورد اقتصاد سه حالت زیر بر قرار است

الف) تعادل اقتصادی : در این وضعیت اقوام در یک رابطه نرمال اقتصادی قرار دارند و به طور فزاینده ای با یکدیگر بستگی اقتصادی پیدا کرده اند طوری که هر گونه تنش قومی تاثیری نامطلوب بر این روابط گذاشته و باعث زیان اقتصادی می شوند در این وضعیت اقوام تلاش خواهند کرد که عنصر قومیت را کم رنگ کرده حتی آن را به فراموشی بسپارند .مانند وضعیت کشور سوئیس در قرن گذشته

ب) سلطه اقتصادی: این حالت نه تنها کمکی به همگرایی اقوام نمی کند بلکه شکافها را گسترش داده و عملا نزدیکی اقوام را ناممکن می کند زیرا قوم غالب به دلیل غلبه و قوم مغلوب به خاطر حس ناشی از استثمار حاضر به نزدیکی نخواهد شد . در این وضعیت پدید آمدن جنبش های افراطی در هر دو طرف امری محتمل است . شبیه وضعیت سیاهان در آمریکا و یا برتری اقتصادی یهودیان درآلمان قبل از هیتلر .

ج) استقلال اقتصادی: این وضعیت به خودی خود نه تنش ایجاد می کند و نه همگرایی را سبب می شود اما در روابط بین اقوام یک اهرم بازدارنده محسوب نمی شود.

2- مذهب: اگر از ادیان صرف نظر کنیم،مذاهب در طول تاریخ همیشه تنش زا بوده اند زیرا اقوام معمولا با مذاهب مختلف رابطه دارند و اگر روابط اقوام بر پایه مذاهب بنا شود خواه نا خواه منجر به درگیری می شود و این درگیری ها خونبارترین آنها در تاریخ است زیرا توجیه مذهبی بسیاری از مسائل بشری را آسان می کند .

3- تاریخ: تاریخ یک قوم گذشته ای است منحصر در همان قوم مگر آنکه زمینه های تاریخ مشترک ملی به حدی قوی باشد که تاریخ وگذشته قومیت را به عنوان بخشی از آن تعریف کند و تنها در این صورت است که می تواند همگرا باشد .

4- زبان: زبان معمولا یک عامل همگرا است زیرا اقوام در تعامل با یکدیگر و ساکن در اقلیمی مشترک در طول تاریخ خصوصیات زبانی یکسانی کسب می کنند و به راحتی می توان در این مورد همگرایی ایجاد کرد مگر آنکه عوامل دیگری وجود داشته باشد که با عث شود نتیجه تنش در تفاوت زبانها ظاهرشود .

5- جغرافیا: جغرافیای مشترک بسته به تاریخ عاملی مهم در مناسبات قومی است . ساکن یا مهاجر بودن یکی از آقوام، تعلق یک منطقه به یک قوم در گذشته دور می تواند با عث ایجاد تنش گردد . اما اختلاط جغرافیایی اقوام در یک منطقه عاملی بازدارنده است

آینده اقوام در افغانستان

 

با توجه به مطالب فوق در باب تقسیم بندی اقوام و عوامل دخیل در روابط آنها و تطبیق آن با جامه امروز افغانستان شاید رسیدن به این واقعیت تلخ که تمام عوامل فوق در جهت واگرایی قومی در افغانستان حرکت میکند کمی نا امید کننده باشد .

تنها چیزی که درساختار آینده جامعه افغانستان می تواند عامل همگرایی شود . نفع اقتصادی است. دولت آینده افغانستان باید تلاش کند که تعادل اقتصادی و نه استقلال اقتصادی ایجاد شود تا اقوام بر پایه آن به یک نقطه مشترک برسند . ضمن اینکه اختلاط جغرافیایی اقوام در مناطق توسعه یافته و تکیه بر تاریخ مشترک ملی و پر رنگ کردن آن می تواند به تعدیل روابط ویران قومی در افغانستان کمک کند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/4:: 4:28 صبح     |     () نظر
 
تعریف امنیت
 
آرین بدخش 2009-04-10  
   

 

 

 
تعریف امنیت
 
تعریف امنیت در قانون به معنی نبود تهدید است. در گذشته های دور امنیت فقط به معنی نبود تهدید نظامی تلقی می شد. ولی امروز مؤلفه های امنیت زیاد شده و تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتمائی و اقتصادی را شامل می شود و یا به عباره دیگر، توان یک ملت یا یک فرد در حفظ ارزش های داخلی در مقابل تهدیدات خارجی را امنیت می گویند.
 
ثبات اداری یک کشور مردم را به داشتن امنیت و نظم امیدوار می سازد و اجرای عادلانه قوانین مؤثر ترین گام در راستای ایجاد امنیت و القای آن به فرد فرد، مردم خواهد بود. نا گفته نباید گذاشت که امنیت یک پروژه مورد هدف نی بلکه زمینه ساز برای اهداف دیگر یک کشور است که این اهداف تطبیق قانون، تامین عدالت، رشد تعلیم و تربیه، رشد اقتصاد را دربر میگیرد.
 
انواع و اقسام امنیت در یک کشور:
 
  • امنیت سیاسی:- امنیت میهن، بشر، بین المللی، ملی و عامه (50%)
  • امنیت فزیکی:- امنیت میدان هوائی، بنادر، راه های مواصلاتی، منازل، فروشگاه ها، زیربنا ها، غذا وغیره (30%)
  • امنیت اقتصادی:- امنیت مالی و پولی، بانک های دولتی، بانک های خصوصی و شرکت های خصوصی (20%)
  • امنیت تکنالوژی معلوماتی:- امنیت برنامه ها، شبکه ها، اسناد محرم، ارتباط محرم وغیره (10%)
 
مسئولین تامین امنیت:
 
قوای امنیتی (پولیس ملی، اردوی ملی و امنیت ملی) مسئولین تامین امنیت در افغانستان اند که بنام قوای مسلح نیز یاد میشوند. عناصر و یا اساسات عمده انکشاف قوای مسلح یک کشور عبارت اند از تعلیم و تربیه، تجهیزات مدرن و اطاعت از قانون است.
 
اولویت ها در افغانستان:
 
قسمیکه به همه هویدا است که مشکلات امنیتی اکثراً از مرزهای افغانستان سرچشمه میگیرد پس در اولویت اول سهم وزارت امور سرحدات، اقوام و قبایل جمهوری اسلامی افغانستان در راستای تامین امنیت، مبارزه با جرایم جنائی و مبارزه با تروریزم مهمترین عنصر شمرده میشود که میتوان با تشریک مساعی این وزارت مرزها و سرحدات این کشور را مصئون بسازیم و بعداً میدان های هوائی ملی و بین المللی.
 
در اولویت دوم مصئون سازی دروازه های دخولی و خروجی ولایات کشور مهمترین موضوع شمرده میشود که از جمله ولایت کابل، ننگرهار، کندهار، مزارشریف و هرات در فیز / سایکل / مرحله اول قرار دارد زیرا ولایات متذکره یکی از پرجمعیت ترین ولایات کشور بشمار میرود.
 
در اولویت سوم محو کشت کوکنار قرار دارد که در مرحله نخست آن یک مقدار پول به دهقانان تخصیص داده شود و در مراحل بعدی البته به تدریج کشت کوکنار بکلی محو گردیده و تمامی ولایات از این بته پاکسازی گردد. نا گفته نباید گذاشت که سهم وزارت مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی افغانستان در عرصه پاکسازی ولایات از کشت کوکنار یک شرط لازم و ضروری میباشد و ما خواهان کمک از وزارت امور داخله هم در عرصه نابود این بته سیاه خواهیم شد.
 
در اولویت چهارم مصئون سازی و حفظ ارتباطات محرم کشور در مقابل اشخاص نا محرم و یا غیر مسئول قرار دارد که افراد کتگوری سوم قادر به دسترسی اسناد و معلومات محرم نگردند. این ارتباطات محرم شامل ارتباطات مخابروی و تیلفونی هم خواهد بود که در این عرصه از وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی و شرکت های خصوصی مخابراتی طالب همکاری خواهیم شد زیرا مهمترین عنصر و یا به عباره دیگر ستون فقرات قوای امنیتی ارتباطات ایشان است.
 
در اولویت پنجم مصئون سازی شبکه های کمپیوتری قرار دارد زیرا به همه نمایان است که افغانستان بسوی کمپیوترایزیشن رشد مینماید و اسناد مهم، اساس و یا محرم این کشور اکثراً ثبت کمپیوتر ها و سیستم های کمپیوتری خواهد گردید.
 
باید تذکر داد که تمامی اولویت ها دارای فیز / سایکل / مرحله های مختلفی خواهد بود که نیازمند به پلان و ستراتیژی های مخصوص است تا به عملی سازی این اولویت ها اقدام صورت گیرد و همکاری کشور های خارجی هم در راستای عملی سازی این اولویت ها موقتاً لازم و ضروری است

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/1:: 5:35 صبح     |     () نظر
 
اصطلاحات سیاسی

اصطلاحات سیاسی مشاهده در قالب پی دی اف چاپ فرستادن به ایمیل
نوشته شده توسط کوکچه پریس   
یکشنبه ، 2 فروردین 1388 ، 19:30
لیبرال (آزادی خواه):

نشان دهنده آزادی در تغییر و احترام برای آزادی های فردی در قالب های اجتماعی است که در آن همه فرصت های یکسانی در اختیار دارند.

حزب پیشرو:

حزبی که با جدیت برای تغییرات آزادی خواهانه فعالیت می کند.

نئو-لیبرال:

زنجیره ای از لیبرالیسم که تاکید آن بر رویکردهای عملی و واقعگرایانه است.

محافظه کار:

حزبی که با تغییر مخالف است و با روش ها و متدهای سنتی در پی حل مشکلات اجتماعی بر می آید، به ویژه در خصوص مشکلات اخلاقی. محافظه کاران "فیسکال" (هوادار سیاست ثبات اقتصادی) نیز هستند اما آنها بیشتر به سمت اختیارگرایان (طرفداران آزادی فردی) گرایش دارند.

محافظه کار نوین:

زنجیره ای از حزب محافظه کار که از جنگ سرد پدید می آید که تقریباً مشابه محافظه کار معمولی است، اما بدون سیاست انزواگرایی آن و با سیاست های خارجی فعال تر.

اختیارگرا:

اختیارگرایان و طرفداران آزادی فردی به دولت کوچکی اعتقاد دارند که نقش آن محدود به دفاع و داوری در مجادلات و اختلافات بین افراد خصوصی است. آنها طالب مقررات و قانون های اجتماعی و اقتصادی حکومت نیستند و اعتقاد دارند که افراد باید در همه ی عرصه های زندگی، آزادی فردی داشته باشند. محافظه کاران تا حدودی با خط مشی اقتصادی اختیارگرایان هم عقیده هستند، اما آزادی خواهان فقط خط مشی اجتماعی آنها را قبول دارند.

رادیکال راست:

این گروه اقلیت به شدت محافظه کار اجتماع هستند که می خواهند مشکلات اجتماعی را با استفاده از اعمال راه حل های مذهبی از جانب حکومت و دولت برای مشکلات اخلاقی، حل کنند.

جنبش های میهن پرستانه:

این حزب که یکی از زنجیره های افراطی رادیکال های راست می باشد و در آن تاکید و تکیه اصلی بر اعتقادات مذهبی مسیحی نما، اعتماد به نفس، آموزش های نظامی، و تئوری های توطئه چینی است.

مردم گرا:

این حزب که بخشی از حزب مردم امریکا است، در مسائل اجتماعی بسیار محافظه کار و در مسائل اقتصادی بسیار طرفدار سیستم حمایت از تولیدات داخلی می باشد (*در این مکتب دفاع و حمایت از تعرفه های گمرکی به منظور حمایت صنایع و اقتصاد داخلی به عنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی به شمار می رود*).

دموکرات (طرفدار اصول حکومت ملی):

دموکرات برابر و هم معنی با لیبرال نیست. محافظه کاران و میانه رو های بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها لیبرال به حساب می آیند.

جمهوری خواه:

جمهوری خواه برابر و مترادف با محافظه کار نیست. لیبرال ها و میانه روهای بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها محافظه کار به حساب می آیند.

میانه رو:

این حزب، به طور کلی اعتقاداتی اعتدال گرایانه دارند نه ایدئولوژی. میانه روهای هر دو حزب معمولاً ویژگی های عمل گرایی، یکی از مخالفان ایدئولوژی و افراطهای ایدئولوژیکی، را دارا می باشند و طالب صلح اند.

سوسیالیست (جامعه گرا):

این حزب طرفدار مالکیت دولت بر ابزار و وسایل تولید است (بیزنس). این حزب معمولاً مورد سوء استفاده ایدئولوگ های جناح راست قرار می گیرند که قوانین جنبه های خاصی از اقتصاد را با مالیتت دولت از تجارت و تولید اشتباه می گیرند.

سوسیال دموکرات:

این حزب که تقریباً مشابه سوسیالیسم معمولی است، تاکید بر تصمیم گیری های دموکراتیک، هم در سیاست و هم در اقتصاد دارد.

کاپیتالیسم (سرمایه داری):

یک سیستم اقتصادی است که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در دستان سرمایه داران خصوصی است.

نظام مختلط:

یک سیستم اقتصادی که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در برخی صنایع (به ویژه انواع صنایع بزرگ) در دستان دولت است و سایر صنایع در دست بخش خصوصی است. این سیستم در اروپا بسیار شایع است.

حزب کمونیست:

این حزب بر مالکیت اشتراکی کلیه دارایی ها اعتقاد دارد. در این سیستم هیچ دولت مرکزی وجود ندارد.

استان گرا:

در این سیستم تمرکز اختیارات و تصمیم گیری در دولت مرکزی است، به ویژه برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات اجتماعی. این حزب در هر دو جناح راست و چپ اعمال می شود.

فاشیست:

این حزب که تا حدود زیادی بر اعتقادات استان گرایی استوار است، به اقتصاد شرکتی، نوین گرایی، گروه بندی، و رهبری مرکزی قوی معتقد است. در این سیستم شهروندان باید در خدمت دولت باشند. این اعتقاد معمولاً مبنی بر ایدآل های شبه مذهبی است، و رویکردهای مختلف لیبرالیسم، محافظه کار، سوسیالیسم را در یک دیدگاه جمع کرده است.

نازیسم:

این سیستم نیز نوعی از سیستم فاشیسم است که توسط آدولف هیتلر در آلمان بنیانگذاری شده است. این سیستم در تاکید خود بر اصلاح نژادی با استاندارهای فاشیسم مغایر است.

آنارشیسم (هرج و مرج طلبی):

این سیستم با هر نوع دولت مخالف است. و معمولاً با آزادی خواهان و لیبرالیست ها که اعتقادات هرج و مرج طلبی بسیاری دارند، اشتباه گرفته می شوند. اما تفاوت آنها در این است که لیبرال ها اعتقاد دارند یک دولت کوچک باید در اجتماع وجود داشته باشد.

رادیکال چپ:

به طور کلی، آنهایی که به لیبرالیسم یا ترقی خواهی اعتقاد ندارند، در تلاش برای تغییر الگو و پارادیگم حاکم بر جامعه هستند. رادیکالیست های چپ، برای اعمال برنامه هایی برای تغییر، خواستار پیش رفتن ایده های سنتی و قدیمی آزادی فردی هستند. این حزب از آن جنبه با لیبرال ها تفاوت دارند که لیبرال ها معمولاً طالب حفظ پارادیگم و الگوی کنونی می باشند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/1:: 4:59 صبح     |     () نظر
 
سیاست جیست
تعریف سیاست ( سیاست جیست ) مشاهده در قالب پی دی اف چاپ فرستادن به ایمیل
نوشته شده توسط کوکچه پریس   
یکشنبه ، 2 فروردین 1388 ، 20:00

جایگاه سیاست

علوم اجتماعی

تعریف لغت سیاست

  • (در ریشه? عربی) «رام کردن اسب»
  • (در لغت) «خط‌مشی» یا «خط سیر و راهی که انسان پیش‌رو دارد».[?]
  • (در انگلیسی: politics) برنامه، شیوه? عمل، اصول و قواعدی اساسی، اصول راهنما و... [?]
  • (در اصطلاح عام) روند و انجام تصمیم گیری‌ها برای هر گونه گروه است؛ از قبیل حکومت‌ها و کشورها، نهادهای سازمانی، دانشگاهی، دینی و دیگر نهادها
  • (در اصطلاح خاص)روند و انجام تصمیم گیری‌ها برای حکومت‌ها و کشورها
  • (در علوم سیاسی) دارای معانی دیگری نیز هست.

تعریف علم سیاست

دانستن اینکه: چه کسی می‌برد، چه می‌برد، چه موقع میبرد، چگونه میبرد، و چرا میبرد. (هارولد لاشکی)

ویژگی‌های فن سیاست

مبارزه‌ای برای کسب، حفظ افزایش یا نمایش قدرت

تعریف کامل فنّ سیاست

رهبری صلح آمیز یا غیر صلح آمیز روابط میان افراد گروه‌ها و احزاب (نیروهای اجتماعی) و کارهای حکومتی در داخل یک کشور، و روابط میان یک دولت با دولت‌های دیگر در عرصه جهانی است.[?] سیاست یک فرد، یک گروه، یک حزب، یک حکومت و سیاست خارجی دولت‌ها (سیاست بین المللی) در این تعریف از هم جدا شده اند. سیاست برآیند منافع نیروهای اجتماعی نامبرده‌ است.

[تعریف مختصر فنّ سیاست

در دانش و فنّ مدیریت دولتی

  • سیاست: «برنامه و یا دستورالعملِ در حال اجرا و یا تجویز شده از سوی مراجع صاحب صلاحیت»
  • سیاست‌گذاری: «فرایند تعامل گروه‌ها و مراجع ذی‌صلاح و ذی‌نفع در تصمیم‌گیری برای مواجهه با مسائلی است که دامنه? اثر مستقیم یا غیرمستقیم بالایی برای این گروه‌ها و مراجع دارد.»

باید های سیاست

آنچه سیاست گذاری باید تامین کند:

  • پایداری
  • آینده‌نگری
  • هدف‌داری
  • عمومیت
  • گستردگی
  • نمایان‌گری

انواع

سیاست‌های عمومی: «اصولی هستند که به‌وسیله? مراجع ذی‌صلاح در کشور وضع شده‌اند و به‌عنوان یک الگو و راهنما، اقدامات و فعالیت‌های لازم در جامعه را راهبری می‌کنند».

سیاست‌های کلان: سیاست‌های عمومی که یکی از دو مورد زیر را داشته باشد

  1. از نظر موضوعی بسیار فراگیر، فرابخشی یا حساس بوده و به تعبیری تفسیری نزدیک از قوانین اصلی کشور به حساب آیند (مانند سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی)
  2. جنبه? تعیین کننده? بالایی برای سایر سیاست‌های عمومی داشته و نقش راهنمای جدی‌ای برای آن‌ها داشته باشند،
  3. موضوعاتی باشند که تغییر موضع و یا رویکرد حساب شده‌ای نسبت به آن‌ها در سطح مدیریت کشور مدنظر قرار گرفته‌است،
  4. برای اهداف راهبردی مشخصی مانند اهدافی در سطح چشم‌انداز و در چارچوب چنین طرح‌های کلان و جدیدی نیازمند بازنگری، بازآرایی و یا تصریحات مشخص و تکلیفی خاصی باشند.

بایدهای سیاست کلان

علاوه بر بایدهای سیاست‌ها، سیاست کلان باید:

  • دارا بودن هدف‌های کلی و فراگیر
  • تعیین کننده? حد و مرز سیاست‌های عمومی
  • تعیین کننده? اولویت زمانی سیاست‌های عمومی
  • تعیین کننده? میزان ریسک‌پذیری و دامنه? مداخلات قابل اتکا در سیاست‌های عمومی
  • تعیین کننده? میزان عمق و گستره? مطلوبِ سیاست‌های عمومی
  • تعیین کننده? جهشی یا تعادلی بودن سیاست‌های عمومی
  • تعیین کننده? پیش‌فرض‌ها، بنیادهای نظری و شیوه‌ها و ابزارهای مورد نیازِ سیاست‌های عمومی

تعاریف افراد از فنّ سیاست

دانشمندان غربی

هنر استفاده از قدرت یا امکاناتو به طوری که بلند پروازیهای سیاستمدار باید با قدرتش متناسب باشد. وگرنه هرگز به هدفش نمی رسد. (نولی) حکومت کردن بر انسانها (کایتا نوموسکا و آستین رانی) مبارزه برای قدرت و نفوذ و اعمال آن در جامعه همه آن فعالیت‌های که مستقیم یا غیر مستقیم با کسب قدرت دولت، تحکیم قدرت دولت، و استفاده ار قدرت دولت همراه است (نولی) توزیع آمرانه ارزشها(ریستون)

دانشمندان اسلامی

سید جعفر کاشف الغطاً در پاسخ به این پرسش که چرا در سیاست دخالت می‌کند، به این مضمون پاسخ داد:

دخالت در سیاست اگر به معنای نصیحت و ارشاد و نهی از فساد و نصیحت کردن حاکمان بلکه عامه مردم و بر حذر داشتن از واقع شدن در دام‌های استعمار و نهادن بندها و زنجیرها بر شهر‌ها و مردم باشد، اگر سیاست دین امور باشد پس من (و به خدا پناه می‌برم از گفتن من مگر دراین مقام) آری من تا سر در سیاست غرق هستم و آن از و ظایف من است و خود را در بر آن مسول می‌بینم.

از ابوعلی سینا در کتاب السیاسته به مباحث پیرامون سیاست مدنی و کشور داری می‌پردازد و در رساله? فی اثبات النبوت فلسفه بعثت پیامبران را می گوید. او:

  • هدف نهایی یک جامعه مدنی و سیاسی را رسیدن به سعادت می‌داند
  • برای وحی و نبوت بعد سیاسی قایل است
  • قانون و سیاست را دو ستون اصلی جامعه متمدن می داند
  • پیامبر را تنها کسی می‌داند که می‌تواند قانون‌گذار و سیاست‌مدار جامعه باشد.
  • در رساله? فی اثبات النبوت می‌گوید:

پیامبر ان با سیاست و فن مدیریت و مردمداری که داشته‌اند، امور مادی مردم را سامان دادند و به یاری مکتب فلسفی الهی زندگی معنو ی را برای مردم کمال بخشیدند.



ابو نصر فارابی: ابونصر فارابی از فلاسفه مشهور اسلامی الگوی اندیشه و نظام سیاسی را مدینه فاضله بر اساس بنیاد‌های فلسفی و سیاست را حاصیل خدمات حاکم به مردم به منظور رسیدن به سعادت می‌داند «از دید فارابی حکومت خوب حکومتی است که بتواند افعال، سنن و ملکات اداری را که درپر تو آن‌ها میتوان به سعادت حقیقی رسید در مردم جای گزین کند و حکومتی که سعادت پنداری ایجاد می‌کند ریاست جاهلی یا حکو مت جاهلیت است».

3 ـ ابوحامد غزالی :غزالی ازمتفکران معروف و بر جسته اسلامی است. غزالی در کتاب احیاً العلوم، دین را کاملاً سیاسی می‌داند.از نظر غزالی زندگی اجتماعی انسان به چهار صنعت کشاورزی، پارچه بافی بنای و سیاست وابسته‌است که مهمترین این صنایع و فنون سیاست است.از دید غزالی تفکیک میان علم دین و سیاست امری نا ممکن است.

دانشمندان غربی

سقراط: سقراط حکومت را در پنچ شکل، حکومت فرماروای عادل –حکومت سلطان مستبد، حکومت نجبا (اشراف و قشر ممتاز) حکومت اغنیاو حکومت عامه یا ملی و مردمی مطرح می‌کند. سقراط حکومت عامه را که مستلیزم دخالت افراد نا صالح می‌باشد رد می‌کند و حکومت فرمانروای عادل با تقوی و با فرهنگ را ترجیح میدهد.

افلاطون: افلاطون در کتاب جمهوریت و رساله‌های خود حکومت را از چند زاویه بررسی می‌کند گرچه نظریات افلاطون را به جهت کثرت و تنوع آن نمیتوان به یک جمع بندی مشخص رساند ولی او فصل نوی در اندیشه سیاسی در زمینه‌های حکومت و جامعه به و جود آورد. عده معتقید اند که حکومت از دید افلاطون به پنچ حکومت فلاسفه، نظامیان، اغنیا عامه مردم و استبدادی تقسیم شده‌است.افلاطون ضمن ترجیح حکومت فلاسفه می‌گوید : زمامدار باید فیلسوف باشد و بهترین دولت‌ها آن است که بهترین مردم حکومت کنند و حکیم حاکم باشد و حاکم حکیم شود. افلاطون در نظریه جدید بعد از کتاب جمهوریت و عدول از آن وظیفه دولت و نظام سیاسی را تعلیم و تربیت مردم دانست. فرمانروایان را به شبان یا چوپان تعبیر کرد.

ارسطو: ارسطو شاگرد افلاطون است و سیاست را مساوی با ایجاد اعتدال می‌داند. ارسطو مردم را به سه قسمت تقسیم کرده (اغنیا –توده مردم – طبقه متوسط که معتدل ترین مردم هستند) به عقیده ارسطو اساس دولت در طبیعت انسان است و دولت برای تاًمین نیاز‌های انسان است که اولین نیاز جسمانی است که سبب پیدایش خانواده شد. ارسطو استقلال نهاد خانواده را ضروری میداند. به عقیده وی قانون و عدالت در قالب دولب، مردم را به هم پیوند میدهد.

اکوًیناس: توماس اکویناس پس از گذشت حدود هشت قرن بعد از ارسطو حکومت را به مثابه یک کشتی که ناخدای آن مذهب و روحانیون هستند می‌داند و می‌گوید : «حکومت کردن به معنی هدایت کشتی است و ماهیت حکومت را از همین شباهتی که میان دوکلمه هست باید فهمید......و به همین دلیل حکمران‌های دینوی، پاسدار مقاصد فرعی زندگی فردی و اجتماعی انسان اند»

ماکیاول: او از نوسیندگان معاصر غرب است. اندیشه سیاسی او حذف دین و اخلاق از گردونه سیاست است. وی ضمن انکار قانون الهی کاملاً تفکر عادی سیاسی دارد و هدف زندگی را رفاً و لذایز مادی می‌داند. ماکیاول اصل را درحکومت قدرت میداند و ابزار لازم قدرت را یاد آور میشود. گرچه معتقید است که معلوم نیست انسان صاحب فضیلت از این ابزار استفاده کند وی حکومت جمهوری را بر حکومت سلطان (سلطنتی) ترجیح میدهد.

ژان برن: نخستین کسی که تعریف علمی از حکومت ارایه می‌کند. او می‌گوید اگر در حکومت مردم سهیم باشند، دمکراسی، اگر عده‌ای حکومت کنند، اشرافی و اگر یک فرد حکومت کند سلطنتی است. ژان برن حاکمی که خدا ترس دور اندیش، دلسوز، عاقل و معتدل و عادل و مقتدر باشد را تا وقتی که با عدالت حکومت می‌کند را حکومت بر حق میداند. گرچه این حاکمیت را از طریق موروثی و کودتا و یا از راه قانون بدست آورده باشد. بوتراند راسل فیلسوف نامدار فرانسوی می‌گوید : قدرت را میتوان به عنوان پدید آوردن آثار مطلوب تعریف کرد واژه مطلوب به معنی طلب کرده شده و خواسته شده مورد نظر است و نه به معنی دلپسند ویا خوش آیند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/1:: 4:7 صبح     |     () نظر
 
تعریف سیاست بین الملل، سیاست خارجی و روابط بین الملل

تعریف سیاست بین الملل، سیاست خارجی و روابط بین الملل

در مورد اصطلاحات مزبور تعریفهای گوناگونی وجود دارند، اما در مورد اینکه مناسبترین تعریفها کدامند ویاتمایزات میان آنها کجاقراردارند، توافق اندک است. این فقدان اجماع بی تردید به مسئله طرحهای نظم بخشنده مربوط میشود. چگونگی تعریف این اصطلاحات عمدتاً متأثیر از چیزی است که بررسی کننده درپی آن است وآنچه که وی مورد بررسی قرار میدهد تا اندازه زیاد نیز تابع برداشت، مدل یا نظریه ویژه اوست.

اکثر مطالعات به عمل آمده در زمینه (سیاست جهان) یا (سیاست بین الملل) در واقع مطالعه سیاست خارجی بوده و هسته اصلی این مطالعات به توضح منافع، اقدامات و عناصر قدرت دولتهای بزرگ پرداخته‌است. ازکجا، اگرچنین جایی وجود داشته باشد، سیاست خارجی به سیاست بین الملل مبدل میشود؟

تمایز میان اصطلاحات مزبور ممکن است بیش از اینکه واقعی باشد درسطح دانشگاهی مطرح گردد، اما این تمایز به طورکلی به تفاوت میان هدفها و اقدامات (تصمیمات وخط مشی‌های) یک دولت یا دولتها، واکنشهای متقابل میان دو یا چند دولت ارتباط پیدا میکند. دانش پژوهی که در تحلیل خود به اقدامات یک دولت در قبال محیط خارج و شرایط معمولاً داخلی موثر در تعیین اقدامات مزبور می‌پردازد اساساً به سیاست خارجی توجه دارد. اما شخصی که آن اقدامات را فقط به منزله جنبه‌ای از الگوی اقدامات یک دولت و دواکنشها یا پاسخهای دیگران می‌پندارد، به سیاست بین الملل یا روندهای کنش متقابل دو یا چند دولت مینگرد. تمایز مزبور در نمودار زیر نشان داده میشود.

در این منوگراف، بسته به مسئله مورد تحلیل هر دو دید به کار خواهد رفت. بحث در مورد هدفهای دولت، متغیر‌های موثر در گزینش آنها، رابطه بسیار نزدیک با مطالعه سیاست خارجی دارند. در حالیکه بررسی سیستم‌های بین المللی، بازدارندگی و رفتار در وضعیت برخورد، به مفهوم کنش متقابل دولت‌ها نزدیکتر می‌شود.

اصطلاح روابط بین الملل به صورت متمایز از سیاست بین الملل و سیاست خارجی، می‌تواند به همه شکلهای دولتی و غیر دولتی کنش متقا بل اعضای جوامع مختلف ا طلاق می‌شود.

مطالعه روابط بین الملل دربرگیرنده تحلیل سیاستهای خارجی یا روند‌های سیاسی میان ملتها نیز هست، هر چند به علت توجه به همه جنبه‌های روابط میان جوامع مختلف، مطالعه مربوط به اتحادیه‌های بین المللی کارگری، صلیب سرخ بین المللی، جهانگردی، تجارت بین الملل، حمل و نقل، ارتباطات و گسترش اخلاق و ارزشهای بین المللی را هم شامل می‌گردد. دانش پژوهان سیاست بین المللی توجهی به این روابط یا پدیده‌ها ندارند. مگر آنجائکه با هدفهای رسمی حکومت ارتباط پیدا می‌کنند یا توسط حکومت‌ها به عنوان وسایل کمک به حصول هدفهای نظامی یا سیاسی به کار گر فته شوند. یک مسا بقه بین المللی فوتبال رابطه‌ای بین المللی یا فرا ملی است. کنگره جهانی انجمن بین المللی علوم سیاسی نیز چنین است، اما دانش پژوهان سیاست بین الملل تنها زمانی به این وقایع توجه می‌کند که اثری مستقیم مقولی بر روابط بین الدولی داشته باشند. حد فاصل این دو هرگز به طورکامل روشن نیست. «دیپلماسی پینگ پنگ» بدا ن سبب جلب توجه کرد که وسیله جدیدی برای برقراری پیوند‌های دیپلماتیک مهمتر میان چین و ایالات متحده شمرده می‌شد. در حالیکه یک مسابقه معمولی پینگ پنگ میان استرالیا و زلاند نو ارزش اشاره هم ندارد. همچنین دانش پژوه روابط بین الملل به همه جنبه‌های تجارت بین الملل توجه، دارد در حالکه در سیاست بین الملل، به تجارت بین الملل تنها تا آنجا توجه می‌شود که حکومت‌ها تحدید و تشویقها یا مجازتهای ا قتصادی را برای مقاصد سیاسی به کار می‌گیرند ! مثلاٌ هنگامی که قول می‌دهند در مقابل حق ایجا د یک پایگا ه نظامی در کشور‌های دیگر، تعرفه‌های گمرکی را برای آن کشور پایین آورند.

[برخی گرایشها در مطالعه سیاست روابط بین الملل

هیچ ناظری در رشته‌ای این چنین مشحون از پیچیدگی‌ها، مسائل اخلاقی و نتایج تاریخی نمی‌تواند در تحلیل خود گرایش معینی را منعکس نکند. حتی عینی ترین دانش پوژه تا حدی زندانی تجارب خویش، ارزشهای حاکم بر جامعه او افسانه‌ها، سنتها و قالبهای ذهنی است که ملت و محیطش را فرا گرفته‌اند. تحلیلی کلی که یک نویسنده هندی یا مصری از سیاست بین الملل ارائه میدهد، حتی اگر طرح نظم بخشنده یا مبنای ارجاع مشابهی را به کار گرفته باشند، احتمالاً بسیار متفاوت از آن تحلیلی خواهد بود که در فصلهای، ارائه میگردد. نمی‌توان از برخی سوء تعبیرها ناشی از دیدهای فرهنگی مختلف اجتناب ورزید. به هر حال، انواع دیگری از گرایشها نیز در رشته مزبور متداول هستند و دانش پژوه باید از آنها آگاه باشد.

نخست، بسیاری از تحلیلهای متداول سیاست خارجی وسیاست بین الملل منعکس کننده توجه بیش از اندازه به مسائل اساساً ملی هستند. این امر بیش از آنکه مربوط به نویسندگانی باشد که با ایجاد قضاوتهای ارزشی حقانیت دیگر کشورها رانشان میدهند، ناشی از این گرایش است که مسا ئل و اختلافات مربوط به کشورشان را به عنوان مهمترین مسائل و اختلافات مطرح در جهان تلقی میکنند. نمیتوان منکر اهمیت رقابت پس ازجنگ شوروی وآمریکا شد، اما در بسیاری از کتابهای آمریکایی این گرایش وجود دارد که تقریباًّ همه مسائل سیاسی بین المللی در چارچوب رقابت مزبور نگریسته شوند در چینن صورتی، سیاست بین الملل تقریباً مترادف با جنگ سرد می‌گردد، و راه حلها از طریق بازدارندگی هسته‌ای کارآمد، انسجام ناتو و برنامه‌های موثرکمک خارجی، مشخص می‌شوند. بر این پایه همواره به نظر میرسدکه تهدیدها ازدولتهای کمونیستی ناشی می‌شوند و همه اقدامات غرب پاسخی به آن تهدیدها تلقی میگردند. با استفاده از مفاهیمی مانند هدفها، توانایی‌ها، تهدیدها، تنبیهات و پاداشها که تمامی دولتها دارند، یا به کار میگرند، می‌توان از قسمت اعظم لفاظی‌های گمراه کننده جنگ سرد مانند (امپریالیسم کمونیستی)، جهان آزاد و تجاوز اجتناب ورزند. لفاظی‌هایی که تنها میتوانند مانع درک فنون دولتمداری رایج میان دولتها، صرف نظر از تعلقات ایدئولوژیکی شان شوند. میتوان بستگی شدید به ارزشهای رادیکال، لیبرال یا محافظه کارانه داشت و در عین حال پذیرفت که تهدیدهای هسته‌ای از جانب واشنگتن یا لندن به همان اندازه خطرناک اند که از جانب پکن یا مسکو. همچنین تنها به این خاطر که کشورهای غربی در مورد ارائه تحلیل منطقاً متعادلی از وضعیت سیاست خارجی در مقایسه با کشورهای کمونیستی دقت بیشتری نشان میدهند، نمی‌توان گفت برنامه‌های اطلاعاتی آنها جنبه تبلیغاتی کمتری دارند.

دومین گرایش غالب، از توجه عموم به امور غیر عادی، چشمگیر و همراه با خشونت ناشی میشود. کسی که مرتب روزنامه میخواند میتواند تحریف بسیار زیاد واقعیت را از جهت خشونت و بر انگیختن احساسات مشاهده کند. رسانه‌های خبری توجه ما را به بحرانهای بزرگ بین المللی معطوف می‌دارند، در حالکه معمولاً از اشاره به روابط مسالمت آمیز میان دولتها خوداری می‌کنند. در واقع، اکثر مراودات میان دولتها مسالمت آمیز، آرام پایدار و قابل پیش بینی بوده و با رعایت دقت الزامات مبتنی معاهده جریان پیدا میکنند این مراودات خبر ساز نیستند. یک شهروند متوسط آمریکای شمالی نقطه نظرهای فراوانی در مورد بحران خاور میانه، کوبایاآسیای جنوب شرقی دارد، گرچه سطح دانش او ازاین مسائل مهم غالباً به طوری حیرت انگیزی پایین است. اما زمانی که در باره ماهیت روابط بین دولتهای اسکاندیناوی یا شکلهای همکاری میان دولتهای آمریکای لاتین واقع درحوزه سلسله جبال آند چیزی می‌دانند، چه تعدادند؟ تأکید بلاانقطاع بر خشونت واختلاف طبعأ به دیدگاهایی منجر می‌شود که (سیاست قدرت) و جنگ سرد رابه عنوان هنجارهای رفتار میان دولتها می‌پذیرند، در حالی که آنها واقعأ استیثناء هستند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/1:: 4:4 صبح     |     () نظر
 
مفهوم سیاست

مفهوم سیاست

سیاست چیست ؟: واژه سیاست ریشه در زبان عربی دارد و از ساس، سیوس اخذ شده‌است. کلمه سیاست در زبان عربی به معنای مختلیفی به کار رفته‌است. به عنوان نمونه:

  1. سست الرعیته سیاسته یعنی رعیت را سیاست کردم سیاست کردنی این جمله و قتی به کار میرود که رعیت را به کاری امر و یا نهی کرده باشند.
  2. سوس فلان امورالناس : صیر ملکا و ملک علیهم. یعنی فلانی امور مردم را سیاست کرد یعنی مالک و صاحب اختیار مردم شد و مقدرات آن‌ها را بدست گرفت.
  3. و ساس السلطان و الوالی الر عیته. یعنی : سلطان و والی رعیت را سیاست نمود یعنی کارهای رعیت را سر پرستی و تدبیر نمود. هم چنین در فرهنگ فارسی کلمه سیاست به معنی حکم راندن بر رعیت و اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن، حکومت، ریاست حکمداری عدالت و داوری نیز آ مده‌است.

از طرف دیکردانشواژه سیاست را بطور مفصل در فرهنگ و بنش عهد باستانی و سیر تحول آن را در مسیر‌های تاریخی نیز باید جستجو نمود.تفکر سیاسی در عهد باستان و در غرب از یونان آغاز شد اما علم سیاست به عنوان یک رشته آموزشی عالی تا حدی نو است و طی صد سال گذشته رشد یافته‌است پیش از آن بررسی و توجه پی گرانه سیاست در انحصار شهر یاران، سیاستمدارن، فیلسوفان و حقوق دانان بود.مردم در امور عمومی نقش نداشتند و به سیاست و نظریه پردازی سیاست (سیاسی) هم چندان نمی‌پرداختند.

با پیدایش دموکراسی نو و ناسیو نالیسم، انحصار علم سیاست به پایان رسید و سیاست کاری همگانی شد. گسترش آموزش و پرورش به رشد فزاینده آگاهی سیاسی توده‌های مردم انجامید واز این راه مردم روز به روز بیشتر درجریانهای سیاسی شرکت کردند. دیگر هیچ سیاستمدار یا متفکری نمی‌توانست بی تو جه به مردم باشد.افکار عمومی اهمیت زیادی یافت و بنا بر این نه تنها حکومت‌ها بلکه گروه‌های سازمان یافته و احزاب سیاسی کوشش‌های زیادی کردند تا بر آن تاً ثیر گزارند.اجتماعات و تظاهرات گسترده مشخصه جریان‌های سیاسی شد. تشکیلات حزبی رو به کمال گذاشت تا در انتخابات ادواری مبارزه را تا پیروزی پیش ببرد و در دوره میان انتخابات برای حزب هوادارن بیشتر تبلیغات گسترده را امکان پذیر گرداند. تنها از این راه احزاب سیاسی تو انسته‌اند به قدرت سیاسی دست یابند بر نامه‌های خود را عملی کند و امکان دمکراتیک شدن فزاینده سیاست عملی را فراهم آورند. این و ضعیت را نظریه سیاسی نمیتواند نا دیده بگیرد بنا بر این امروز گفته میشود که هم اقتدار سیاسی به مردم تعلق دارد و قدرت سیاسی هم باید در راستای منافع توده‌ها عمل کنند. نظریه سیاسی اینک در واقع به سنجش و ارزیابی نهادهای گوناگون سیاسی می‌پر دازد تا در یابد آ یا این نهادها قادرند منافع مردم را تاًمین کنند یا نه.

امروز پرداختن به نظریه سیاسی دیگر کاری برای اوقات فراغت عده فارغ از غم نان نیست بلکه کار همه کسانی است که به آن علاقه دارند و می‌خواهند به نظریه پردازی سیاسی بپردازند تاجریانهای سیاسی را تبیین کنند. شس اما در برسی‌های سیاست‌ها و در مطالعه علم سیاست دشواری بزرگی و جود دارد. همانطوریکه یلینک به روشنی گفته‌است هیچ علمی به اندازه علم سیاست نیازمند دانشواژه‌های دقیق نیست دانشوا ژه‌های این علم معانی دقیق ندارد و اهمیت زبان شناختی کار برد عمومی و مفهوم علمی این دانشواژه‌ها اغلب فرق دارند سبب سر در گمی میشوند و باعث می‌گردند علم سیاست دقیق نباشد. در مورد دانشواژه‌های دیگر علوم اجتماعی نیز این سردرگمی و دقیق نبودن کم و بیش وجود دارد اما علم سیاست به طرز خاص مورد یورش درستگوی‌های واژه‌های مبهم قرار گرفته‌است. کاتلین نظر داده‌است که در بحثهای سیاسی علم سیاست به ندرت واژه وجود دارد که مبهم نباشد. علم سیاست تا حد این نقص را از ادبیات با سابقه کهن خود به ارث برده‌است اما بیشتر مربوط به آن است که علم مورد بررسی ما علمی زنده و در حال رشد است. دانشواژه‌های علم سیاست به دلیل رواج عمومی و عامیانه ً که دارند پا کیزگی خود را از دست میدهند و دست خوش ابهامات گوناگون میشوند. برخی از سیاست مداران و حقوق دانان که نتاًیج کار برد نادرست دانشواژه‌های گوناگون علم سیاست برای شان اهمیت ندارد آنها را در سخنان و نوشته‌های خود به کار میبرند. و موجب ابهام در تفاهم میشوند. این گونه افراد در واقع در کار بر درست و دقیق دانشواژه‌های سیاسی توجه ندارند. بلکه آنها را برای ایجاد تاًثیر یا تاثیر گذاری به میبرند از سوی دیگر اندیشه‌های نو و نظر یه ناشنیده گسترش می‌یابند، در نتیجه واژه‌های جدید ی رواج می‌پذیرند و گاه واژه‌های قدیمی در معانی جدیدی به کارمیروند. چنین وضع شاید برای علم که در حال رشد است گریز ناپذیر باشد. و ما تفکر روشن و تفاهم را مختل می‌کند.

سیاست شناسان از این دقیق نبودن دانشواژه‌ها آگاه‌اند و گاه کوششهای به عمل می‌آید تا دانشواژه‌ها به درستی باز شناخته و به کار برده شوند. اما راه دراز در پیش است تا علم سیاست سر انجام دارنده معانی دقیقی برای دانشواژه‌های خود باشد.سردرگمی و نبود توافق درمورد کاربرد دانشواژه‌های سیاسی حتی نام علم سیاست را هم در بر می‌گیرد. برخی از متفکران و پژوهشگران علم سیاست را به کارمی برند، اما برخی دیگر هم چنان از کار برد شکل باستان یونانی آن، یعنی سیاست جانبداری می‌کنند. گروه سوم نام آن را سیاست نظری گذاشته‌اند و سر انجام گروهی دیگر آن را علمی سیاسی می‌دانند و نه علم سیاست. پیدا است که این نامگذاری‌ها روشن نیست به ویژه آنگاه که واژه سیاست یعنی دانشواژه رایج یونانی را به کار ببریم که هم معنی علم سیاست را دارد و هم به خود سیاست نظر دارد یا در بر گرینده سیاست نظری و علمی است.

دانشواژه سیاست (politics) از واژه یونانی پولیس (polis = شهر) بر گرفته شده‌است. ارسطو گفته‌است : «انسان به حکم physis موجود است که برای زندگی در polis آفریده شده‌است» از نظر یونانی‌ها سیاست دانش مربوط به امور یک شهر بوده اما در یونان شهر و دولت از هم جدای نا پذیر بودند یونانی‌ها در جاهای زندگی می‌کردند که ما امروز آنها را «شهر – دولت» می‌نامیم. هر شهر – دولت یک شهر حومه و ازضی اطراف آن را در بر می‌گرفت. افزون بر آن واژه پولیس در زبان یونانی تنها در بر گرینده شهرنبود بلکه در معنی «دژ» «دولت» و جامعه هم به کار می‌رفت.

حمید عنایت در پیشگفتار ترجمه سیاست ارسطو توضیح داده‌است که: مفهوم شهر با polis یونانی تفاوت آشکار دارد. شهر به معنای جایگاه زیست مردمان را در یونانی asty مینامیدند. polis در آغاز قلعه‌ای بود که در پای asty ساخته میشد اما مفهوم آن تغیر یافت و به معنی جامعه منظم سیاسی به کار رفت. برخی از محقیقان می‌گویند که واژه polis در اسناد آتن به خصوص به معنای جامعه سیاسی یک کشوردر ارتباط با کشورهای دیگر و یا به عبارت بهتر به معنای «شخصیت بین الملل» کشور آمده و در برابر آن واژه «دموس» demis ریشه دموکراسی بر مجموعه سازمان داخلی یک شهر اطلاق میشده‌است.

بنا بر این اگر واژه پولیس را از زبان یونان باستان جدا کنیم واژه شهر – دولت بی معنی خواهد شد. در واقع سیاست در معنی یونانی علم حکومت بر شهر بود.این معنی را سی لی مطرح کرده و سیاست را علم شهر‌ها نامیده‌است. اما این معنی را نباید چنین تعبیر کرد که حدود یا جهان بینی متفکران سیاسی یونان باستان محلی یا تنگ بوده‌است. بر رسی‌های سیاسی آنها از از بسیاری جهات عمیقتر و گسترده تر از آنها جهان بینی‌های بود که پس از فروپاشی شهر – دولت‌های یونان و روم باستان پدیدار شد. مفهوم پذیرفته شده و به کار رفته امروزین سیاست از مفهوم علم سیاست فراتر میرود. امروز واژه سیاست به مسایل جاری حکومت و جامعه که ماهیت اقتصادی و سیاسی در مفهوم علمی دارند اشاره می‌کند. به گفته رابرت دال «سیاست یکی از حقایق غیر قابل اجتناب زندگی بشر است. انسانها در هر لحظه از زمان به نوعی با مقابل سیاسی درگیر می‌باشد» «تنها از راه روند سیاسی است که انسان میتواند امید وار باشد زندگی خود را بر پایه خرد و کمال مطلوب‌ها قرار دهد.»

پریکلس یونانی در یک مرثیه گفته‌است : «آدمی که به کار سیاست نپردازد شایسته صفت شهروند بی آزار نیست بلکه باید او را شهر وندی بی خاصیت بدانیم.» وقت که گفته میشود کسی به سیاست علاقه دارد مقصود آن است که او به مسایل جاری کشور مانند مسایل صادرات و واردات مسایل مربوط به کار و کارگر روابط قوه مجریه با قوه مقننه فعالیت‌های احزاب و سازمان‌های سیاسی و بسیاری دیگر از مسایل و فعالیت‌های سیاسی – اقتصادی و فرهنگی – اجتماعی توجه دارد. در این معنی سیاست فراتر از یک علم است و سیاستمدار هم کسی است در این گونه مسایل شرکت فعال دارد و تصمیم گیری می‌کند هر چند که ممکن است درک و شناخت چندان درستی از اصول و بنیاد‌های علم سیاست نداشته باشد. و آنگهی در حالیکه علم سیاست آگاهی مشترک انسانها در همه جامعه‌ها است، سیاست کشور‌ها با هم تفاوت دارد. دانشمندان سیاسی برجسته از سراسر جهان در سپتامبر 1948 در کنفرانس یونسکو، علم سیاست را به جای علوم سیاسی و برای نامیدن این رشته علمی پزیرفته‌اند.

اما نوسیندگان یا متفکران تاریخ پیشین مانند اررسطو، یلینک، هنری، سجویک، پل ژانت اصطلاح سیاست را بر علم سیاست ترجیح داده‌اند.اما چنین کاری باعث سردرگمی میشود. علم سیاست نه تنها اصول و بنیاد‌های گروه‌ها و نهاد‌های گوناگونی را هم که در تلاش کسب افزایش یا حفظ قدرت و نفوذ اند مطالعه می‌کند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سخی فرهادی 88/2/1:: 4:1 صبح     |     () نظر
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
همفکری
آیینه های ناگهان
حاج آقاشون
(( همیشه با تو ))
اگه باحالی بیاتو
EMOZIONANTE
خورشید تابنده عشق
حوض سلطون
به سوی فردا
در انتظار آفتاب
عاشقان
کانون فرهنگی شهدای شهریار
یا امیر المومنین روحی فداک
پرسه زن بیتوته های خیال
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
.:: بوستان نماز ::.
لنگه کفش
ای لاله ی خوشبو
شین مثل شعور
upturn یعنی تغییر مطلوب
عشق و شکوفه های زندگی
دیار عاشقان
فرزانگان امیدوار
تمیشه
***جزین***
همنشین
به وبلاگ بیداران خوش آمدید
گل رازقی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
لیلای بی مجنون
به سوی آینده
عشق سرخ من
نگاهی به اسم او
ایران
آموزه ـ AMOOZEH.IR
و رها می شوم آخر...؟!!
جلوه
بی نشانه
PARSTIN ... MUSIC
رهایی
قعله
دارالقران الکریم جرقویه علیا
alone
منتظر ظهور
علی اصغربامری
پارمیدای عاشق
دلبری
نظرمن
هو اللطیف
افســـــــــــونگــــر

جاده های مه آلود
جوان ایرانی
hamidsportcars
پوکه(با شهدا باشیم)
*پرواز روح*
عصر پادشاهان
جمعه های انتظار
سپیده خانم
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند) HADERBAD SHENASI
بندیر
شقایقهای کالپوش
د نـیـــای جـــوانـی
قلمدون
نهان خانه ی دل
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
یه گفتگوی رودر رو
پرواز تا یکی شدن
بچه مرشد!
سکوت ابدی
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
*تنهایی من*
سرای اندیشه
SIAH POOSH
بلوچستان
خاکستر سرد
شجره طیبه صالحین ،حلقه ریحانه
شوالیه سیاه
خندون
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
محفل آشنایان((IMAN))
ای نام توبهترین سر آغاز
هه هه هه.....
سه ثانیه سکوت
►▌ استان قدس ▌ ◄
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.

مهر بر لب زده
نغمه ی عاشقی
امُل جا مونده
هفت خط
محمد جهانی
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
ارتش دلاور
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
فانوسهای خاموش
گروه تک تاز
مقاله،پایان نامه،پرو‍ژه،کتاب الکترونیک،تحقیق،جزوه،نمونه سوال و..
سیب سبز
دانشگاه آزاد الیگودرز
فریاد بی صدا
اکبر پایندان
پژواک
تخریبچی ...
عاشقانه
geleh.....
بــــــــــــــهــــــــــــار
****شهرستان بجنورد****
وبلاگ آموزش آرایشگری
یک کلمه حرف حساب
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
«حبیبی حسین»
..:.:.سانازیا..:.:.
+
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
شب و تنهایی عشق
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
دلدارا
پناه خیال
مجله اینترنتی شهر طلائی
جوک بی ادبی
عاطفانه
آقاشیر
امامزاده میر عبداله بزناباد
قرآن
دریـــچـــه
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
من بی تو باز هم منم ...
عشق در کائنات
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سروش دل
تنهایی
روانشناسی آیناز
کـــــلام نـــو
جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
بصیرت مطهر
سایت جامع اطلاع رسانی برای جوانان ایرانی
آوای قلبها...
اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
تنهایی افتاب
نمایندگی دوربین های مداربسته
کوسالان
امام مهدی (عج)
@@@گل گندم@@@
سفیر دوستی
کافه محلی است برای جمع شدن وسرچشمه آغاز زایش هرچشمه است
کلبه عشق
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
کربلا
جوکستان بی تربیتی
کلبهء ابابیل
وبسایت رسمی مهندس امیر مرتضی سعیدی ایلخچی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
جـــیرفـــت زیـبا

سارا احمدی
مهندسی عمران آبادانی توسعه
ققنوس...
حزب الله
««« آنچه شما خواسته اید...»»»
ashegh
طاقانک
تک درخت
تراوشات یک ذهن زیبا
سکوت سبز
هر چی بخوای
پیامنمای جامع
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
@@@این نیزبگذرد@@@
بادصبا
ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
راز رسیدن به شادی و سلامتی
معارف _ ادبیات
پوست مو زیبایی
تنهای تنها
آخرین صاحب لوا
جاده مه گرفته
دخترانی بـرتر از فــرشته
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
تبسمـــــــــــــــی به ناچار
ماتاآخرایستاده ایم
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
مستانه
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
ناز آهو
گیسو کمند
جــــــــــــــــوک نـــــــت
عکس سرا- فقط عکس
عکس های عاشقانه
حقوق دانشگاه پیام نور ایلام
تیشه های اشک
فقط خدا رو عشقه
پاتوق دوستان
بنده ی ناچیز خدا
آزاد
ارمغان تنهایی
فقط عشقو لانه ها وارید شوند(منامن)
سلام آقاجان
ردِ پای خط خطی های من
منطقه آزاد
علی پیشتاز
تنهاترم
محمدمبین احسانی نیا
یادداشتهای فانوس
دوست یابی و ویژگی های دوست
کد تقلب و ترینر بازی ها
ستاره سهیل
داستان های جذاب و خواندنی
عاشقانه
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
یادداشتهای من
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
سرافرازان
*bad boy*
سرزمین رویا
برای اولین بار ...
خاطرات و دل نوشته های دو عاشق
چون میگذرد غمی نیست
بازگشت نیما
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
رازهای موفقیت زندگی
دوره گرد...طبیب دوار بطبه...
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
بچه های خدایی
مرام و معرفت
خوش آمدید
The best of the best
بوستان گل و دوستان
صفیر چشم انداز ایران
من.تو.خدا
۞ آموزش برنامه نویسی ۞
شبستان
دل شکســــته
یکی هست تو قلبم....
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
یامهدی
تنها هنر
دل نوشته
صوفی نامه
har an che az del barayad
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
شجره طیّبه

دانلود هر چی بخوایی...
نور
Dark Future
مجله مدیران
S&N 0511
**عاشقانه ها**
پنجره چهارمی ها
AminA
نسیم یاران
تبیان
صدای سکوت
(بنفشه ی صحرا)
اندکی صبر سحر نزدیک است....
ابهر شهر خانه های سفید
عشق
ترانه ی زندگیم (Loyal)
توشه آخرت
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
جزتو
ترخون
عشق پنهان
@@@باران@@@
شروق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
دریایی از غم
طره آشفتگی
...ترنم...
Deltangi
زیبا ترین وبلاگ
ارواحنا فداک یا زینب
علمدار بصیر
کرمان

عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
قمه‏زنی سنت یا بدعت؟
سلام
عطش
حضرت فاطمه(س)
♀ ㋡ JusT fOr fuN ㋡ ♀
اواز قطره
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
آرشیو یادداشت‌ها
دینی
گلچینی از جغرافیای طبیعی و تاریخی افغانستان
آثارتأریخی افغانستان
گلچینی از تاریخ جهان و افغانستان
میراث گرانبهای گذ شتگان چراغی است برآیند گان
کابل و ولایات افغاانستان عزیز
زبان شرین پارسی
وازه نامهء هم زبانان
ادبیات و هنر
پرواز خیال
شعر و ادب
اى الهه عشق مادر!
عاشقانه ها
موزیک و اشعار آهنگهای بهترین اوازخوان افغان احمد ظاهر و دیگران
سیاسی
جامعه شناسی -مردم شناسی
دانستنیهای جالب
طب ورزش صحت وسلامتی
مسائل جنسی خانه و خانواده
آموزش زیبایی
روانشناسی
طب سنتی و نسخه های پزشکی با گیاهان دارویی
غذا موادغذائی و اشامیدنیها
خواص میوه ها و سبزیجات
اخبار
زندگینا مه
داستانهای کوتاه و آموزنده
نجوم فضا وفضانورد ی
کمپیوتر انترنیت و وب نویسی
لطیفه ها اندرز ها و پیامهای کوتاه خواندنی و عالی
طنز
تقویم هجری شمسی اوج درایت فرهنگی ما
سرگرمی ها
معرفی کتاب
تصویر عکس ویدئو فلم
بهترین های خط
جالبترین کارتونها
طالع بیی
یادداشتها
قوانین خواب و رویا وتعبیرخواب
تبریکی و تسلیت
داغ غربت
علمی
تاریخی و اجتماعی
خانهء مشترک ما زمین
اشعار میهنی رزمی و سیاسی
هوا و هوانوردی
آموزش و پرورش
معانی اصطلاحات و تعاریف
دنیای عجاء‏بات